۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

مرگ چیست؟

یکی از دغدغه هایی که همواره و در طول تاریخ ذهن بشر را به خود معطوف ساخته است موضوع مرگ و احساس مربوط به ان است.بگونه ای که عده ی بسیاری از مردم از مواجهه با آن دچار وحشت شده و حتی از ذکر آن نیز واهمه دارند!
اما سوالی که در این میان مطرح است این است که اساسا مرگ چیست و چرا پایانی تاریک و ناامیدکننده از زندگی انسان می باشد؟
برای یافتن این پاسخ بهتر است به کلام خداوند مراجعه کرده و در ان به جستجو بپردازیم و امید است که خداوند اسرار کلام بی نظیرش را برای ما بگشاید.
با مطالعه در فصول کتاب پیدایش به روشنی درمی یابیم که خداوند چگونه شرحی مختصر و جامع درباره ی چگونگی آفرینش انسان به ما می دهد
"خداوند خدا پس آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی روح حیات دمید٬و ادم نفس زنده شد"پیدایش7:2
بنابراین با توجه به ایه ی بالا متوجه می شویم که خداوند انسان را افرید و به او نعمت زندگی بخشید و در ادامه میخوانیم که خداوند چگونه به انسان آزادی اراده و انتخاب عطا فرمود تا او را بیازماید و انسان مختار بود تا راه اطاعت از خداوند را اختیار کرده تا ابد در حضور خداوند زیست نماید و یا راه نافرمانی از کلام خدا اختیار کند و هلاک گردد.
"...از همه ی درختان باغ بی ممانعت بخور٬اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری٬زیرا روزی که از ان خوردی٬هر آینه خواهی مرد"پیدایش2آیات16و17
در ادامه کتابمقدس بیان می دارد که چگونه ادم و حوا با سواستفاده از اراده ی آزادی که داشتند بر علیه خداوند شوریدند و دچار لعنت گردیدند.
"...پس به سبب تو زمین ملعون شد٬و تمام ایام عمرت از ان با رنج خواهی خورد"پیدایش3:17
"...تا هنگامی که به خاک بازگردی٬که از ان گرفته شدی زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت."پیدایش3:19
ما در اینجا نمی بینیم که ادم و حوا بلافاصله پس از سرپیچی از شریعت خداوند جسما بمیرند بلکه آنان دچار مرگ روحانی شده و از رابطه ای معنوی و داشتن محبت و اشتیاق برای خداوند محروم گردیدند.زیرا که ایشان راه شورش بر علیه شریعت خداوند را برگزیده بودند.
و کتابمقدس به ما نشان می دهد که چگونه همه ی انسان ها یعنی فرزندان آدم و حوا در سرپیچی بر علیه خداوند به سرمی برند و ذاتا به سوی بدی ها تمایل دارند زیرا که انان روحا مرده هستند و بزودی مرگ جسمانی را تجربه خواهند نمود.
اما چرا خداوند ادم و حوا را به محض انجام گناه جسما نیز نابود نساخت و چرا او ما را به محض انجام گناه فورا توسط مرگ بدنی مجازات نمی سازد؟
پاسخ به این پرسش در واقع بر محبت و صبر و غضب خداوند بر علیه گناه تاکید می نماید.زیرا که قصد خداوند این نبود که همه ی جان هایی را که افریده بود هلاک سازد بلکه او در نظر داشت که عده ی بسیاری از مردم جهان را نجات دهد و ایشان را برای خود قوم برگزیده و باقیمانده مقدس سازد
"متبارک باد خداوند پدر خداوند ما عیسی مسیح که ما را مبارک ساخت به هر برکت روحانی در جاهای آسمانی در مسیح.چنانکه ما را پیش از بنیاد عالم برگزید تا در حضور او در محبت مقدس و بی عیب باشیم."افسسیان1آیات3و4
اما اگر ما هنوز نجات نیافته باشیم و جسما و روحا بر ضد شریعت خداوند عمل کنیم و این وضعیت را دوست داشته باشیم و در خود نیازی به رستگاری احساس نکنیم ما در یک وضعیت هولناک یعنی تحت لعنت و غضب خداوند به سر می بریم و در این حالت ما نمی توانیم انتظار دریافت برکت و رحمتی از جانب خداوند را داشته باشیم.
"زیرا غضب خدا از آسمان مکشوف می شود بر هر بی دینی و ناراستی مردمانی که راستی را در ناراستی بازمی دارند"رومیان1:18

-همواره یکی از سوالاتی که بشر را به خود معطوف ساخته است این است که سرنوشت انسان پس از مرگ چه می شود و آیا مرگ پلی است به دنیایی تازه و متفاوت؟
در پاسخ به این پرسش فرضیات و ادعاهای بسیاری مطرح گردیده است اما این تنها کتابمقدس است که تمام حقیقتی را که ما باید بدانیم در اختیار ما قرار می دهد زیرا که ان یگانه کلام زنده و حقیقی خداوند است.و اگر ما کتابمقدس را به دقت مورد مطالعه قرار دهیم متوجه می شویم که مرگ جسمانی برای اکثریت مردم جهان که نجات نیافته اند پایان بخش زندگی و پایانی بر آمال و آرزوها و احساسات ایشان است.
"چون مرد شریر بمیرد امید او نابود می گردد و انتظار زورآوران تلف می شود"همچنین که عدالت مودی حیات است٬همچنین هر که شرارت را پیروی نماید او را به مرگ می رساندامثال11آیات7تا19

"شریران واژگون شده٬نیست می شوند٬اما خانه ی عادلان برقرار می ماند"امثال12:7

"زیرا خداوند انصاف را دوست می دارد و مقدسان خود را ترک نخواهد فرمود.آنان محفوظ خواهند بود تا ابدلاباد.و اما نسل شریر منقطع خواهد شد"مزامیر37:28
"اما به طبقه ی پدران خود خواهد پیوست که نور را تا به ابد نخواهند دید.انسانی که در حرمت است و فهم ندارد٬مثل بهایم است که هلاک می شود"مزامیر49آیات19و20
"اما مردگان هیچ نمی دانند و برای ایشان دیگر اجرت نیست چونکه یاد ایشان فراموش می شود.هم محبت و هم نفرت و حسد ایشان٬حال نابود شده است و دیگر تا به ابد برای ایشان از هر انچه زیر آفتاب کرده می شود٬نصیبی نخواهد بود."جامعه9آیات5و6

"همچنانکه به وساطت یک آدم گناه وارد جهان گردید و به گناه مرگ٬و به اینگونه مرگ بر همه ی مردم طاری گشت٬از انجا که همه گناه کردند."رومیان5:12
اما مرگ برای عده ی بسیار دیگری که در جهان در اقلیت می باشند پایان بخش زندگی و نابودی جاودانی نیست.و کتابمقدس به ما نشان می دهد که همواره و در طول تاریخ افرادی بوده اند که مورد فیض و رحمت خداوند قرار گرفته و نجات داده شده اند.نه بخاطر لیاقت و شایستگی ای که داشته اند بلکه تنها و تنها بعلت رحمت و بخشش خداوندکه شامل حال ایشان گردیده است.
"زیرا که محض فیض نجات یافته ایم٬بوسیله ی ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست٬و نه از اعمال تا هیچ کس فخر نکند."افسسیان2آیات8و9
بنابراین اگر ما شروع کنیم به مطالعه ی کلام خدا و پی ببریم که چقدر گناهکار و بی لیاقت هستیم و انگاه شروع کنیم به طلب رحمت از خداوند و اشک ریختن بعلت گناهانی که انجام داده ایم٬در این حالت ممکن است ما نیز جزء افراد بسیاری باشیم که عیسی مسیح خداوند در حکم ناجی و رهاننده ی ایشان از لعنت جاودانی مصلوب گردید و تحت لعنت و داوری گناهان شریرانه ایشان قرار گرفت.
"ما را نیز که در خطایای مرده بودیم با مسیح زنده گردانید٬زیرا که محض فیض نجات یافته اید."افسسیان5:2
"عیسی بدو گفت:من قیامت و حیات هستم.هر که به من ایمان اورد٬اگر مرده باشد زنده گردد"یوحنا25:11

"زیرا که از اینجهت نیز به مردگان بشارت داده شد تا بر ایشان موافق مردم بحسب جسم حکم شود و موافق خدا بحسب روح زیست نمایند"1پطرس6:4

"در طریق عدالت حیات است٬و در گذرگاههایش مرگ نیست"امثال28:12
"شریر از شرارت خود به زیر افکنده می شود٬اما مرد عادل چون بمیرد اعتماد دارد"امثال32:14
"مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهای من خواهند برخاست.ای شما که در خاک ساکنید بیدار شده ترنم نمائید!زیرا که شبنم تو شبنم نباتات است..."اشعیا19:26
بنابراین با مطالعه و جستجو در کتابمقدس به روشنی درمی یابیم که تمام افرادی که بدون نجات و رستگاری از جهان می روند برای همیشه نابود شده و از یاد می روند زیرا که انان روحا و جسما مرده هستند.اما افرادی که توسط ایمان به عیسی مسیح خداوند از سر نو تولد شده و یک روح زنده شده ی جدیدی را دریافت می کنند٬در آن هنگام که این جسم خود را ترک میکنند در اسمان زندگی را در حضور خداوند از سر می گیرند.
"پس دائما خاطر جمع هستیم و می دانیم که مادامی که در بدن متوطنیم٬از خداوند غریب می باشیم٬(زیرا که به ایمان رفتار می کنیم نه به دیدار)پس خاطر جمع هستیم و این را بیشتر می پسندیم که از بدن غربت کنیم و به نزد خدا متوطن شویم."2قرنتیان5آیات6تا8

هیچ نظری موجود نیست: