براي سالار مغنيان برثماني. مزمور داود اي خداوند نجات بده زيرا كه مرد مقدّس نابود شده است و امناء از ميان بنيآدم ناياب گرديدهاند! 2 همه به يكديگر دروغ ميگويند؛ به لبهاي چاپلوس و دل منافق سخن ميرانند. 3 خداوند همة لبهاي چاپلوس را منقطع خواهد ساخت، و هر زباني را كه سخنان تكبرآميز بگويد، 4 كه ميگويند: «به زبان خويش غالب ميآييم. لبهاي ما با ما است. كيست كه بر ما خداوند باشد؟»5 خداوند ميگويد: «به سبب غارت مسكينان و نالة فقيران، الا´ن برميخيزم و او را در نجاتي كه براي آن آه ميكشد، برپا خواهم داشت».6 كلام خداوند كلام طاهر است، نقرة مصفاي در قالِ زمين كه هفت مرتبه پاك شده است.7 تو اي خداوند ايشان را محافظت خواهي نمود؛ از اين طبقه و تا ابدالا´باد محافظت خواهيفرمود. 8 شريران به هر جانب ميخرامند، وقتي كه خباثت در بنيآدم بلند ميشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر