"و من نیز تو را می گویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا می کنم٬ و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت.و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می سپارم٬و آنچه تو بر زمین بندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشائی در آسمان گشاده شود"متی16آیات18و19
آیات بالا که از کلام خدا نقل شد از جمله آیاتی است که مورد سوء برداشت و سوتفاهم در میان گروه زیادی از جمله پیروان کلیسای کاتولیک رمی گردیده است.بطوری که آنان تصور می کنند که عیسی مسیح خداوند٬پطرس رسول را به عنوان جانشین و رئیس کلیسا منصوب کرده است٬و پطرس نیز شخص دیگری را بعنوان جانشنین خود منصوب نموده است و اینگونه سلسله ی حکومت پاپ ها شکل گرفته است.
اما مشکلی که وجود دارد این است که انان کتابمقدس را بدرستی درک نکرده و دچار اشتباه شده اند٬چرا که هیچ آیه ای در کتابمقدس در تائید سلسله ی پاپها یا مقام گرایی در هر فرقه یا کلیسایی دیگر در کتابمقدس یافت نمی گردد و این تنها چیزی است که خود کلیسا آن را سازماندهی نموده است.
عیسی مسیح خداوند در باب23 از آیات8و9انجیل متی موضوع رتبه ی برخی از مسیحیان بر دیگر مسیحیان را رد کرده و می فرماید:
"لیکن شما آقا خوانده نشوید٬زیرا استاد شما یکی است یعنی مسیح و همه شما برادرانید.و هیچ کس را بر زمین پدر خود نخوانید زیرا پدر شما یکی است که در آسمان است.و پیشوا خوانده نشوید٬زیرا پیشوای شما یکی است یعنی مسیح."متی23آیات8و9
اما با این حال خداوند در طول دوره ی عصر کلیسای عهد جدید "قرار داد بعضی را در کلیسا:اول رسولان٬دوم انبیاء٬سوم معلمان٬بعد قوات و..."اول قرنتیان12آیه28
اما این به هیچ وجه یک سیستم طبقاتی را ایجاد نمی کرد زیرا که شبانان و کشیشان کلیسا تنها موظف بودند که کلام و شریعت خداوند را به جماعت بیاموزند و تنها نام خداوند را به یاد قوم بیاورند.و ایشان به هیچ وجه حق سروری و پیشوائی را بر مسیحیان ندارند.
بلکه برعکس رسولان خود را تنها خادمان و غلامان مسیح و کلیسا می دانستند:
"هر کس ما را چون خدام مسیح و وکلای اسرار خدا بشمارد"اول قرنتیان1:4
و این در دوره ای بود که هنوز کتابمقدس کامل نشده بود٬ و ماشین چاپ اختراع نشده بودو در ان زمان عده ی کمی از مسیحیان خواندن و نوشتن می دانستند و در طی چندین قرن اخیر نسخ کتابمقدس مانند امروز در دسترس همه انسان ها نبود٬از این روی خداوند کشیشان و شماسان را برای دوران عصر کلیسا تعیین نمود تا مردم کلام خدا را از زبان ایشان بشنوند.اما امروزه زمانی است که همه کتابمقدس را بخوانند و برای درک حقیقت از خداوند یاری بطلبند.
زیرا خداوند در کتابمقدس از آینده ای خبر میدهد که همگان بدون واسطه و فقط در نام مسیح از خداوند تعلیم میگیریم:
مسئله نجات مستقیما بین خدا و خود فرد است٬و در زمان ما خارج از فرقه ها و بدون دخالت افراد است و خدا مستقیما از کلام خود انجیل جاودانی را به قوم برگزیده ی خود تعلیم می دهد:اما خداوند میگوید:این است عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسرائیل(نماد نجات یافتگان)خواهم بست٬شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و ان را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود٬و بار دیگر کسی به همسایه اش و شخصی به برادرش تعلیم نخواهد داد و نخواهد گفت:خداوند را بشناس زیرا خداوند می گوید جمیع ایشان از خرد و بزرگ مرا خواهند شناخت چونکه عصیان ایشان را خواهم امرزید و گناه ایشان را دیگر به یاد نخواهم اورد."ارمیا باب31آیات33و34
حالا در اینجا بهتر است آیات18و19از باب 16از انجیل متی را بررسی نمائیم٬تا ببینیم که آیا عیسی مسیح پطرس را بعنوان جانشین خود منصوب نموده است یا خیر!و باید توجه داشته باشیم که کتابمقدس یک کلیت واحد است و برای رسیدن به حقیقت باید ایات را زیر نور تمامی انجیل بخوانیم.
در ابتدا باید توجه داشته باشیم که عیسی مسیح٬خداوند ابدی است و او هرگز نمی میرد و نایاب نمی گردد تا نیازی به جانشین داشته باشد. و بدین سبب است که او می فرماید: "...و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می باشم.امین"متی20:28
"شما را یتیم نمی گذارم نزد شما می آیم بعد از اندک زمانی جهان دیگر مرا نمی بیند و اما شما مرا می بینید و از این جهت که من زنده ام٬شما هم خواهید زیست."یوحنا14آیات18و19
اما اگر چنین است پس منظور مسیح از صخره نامیدن و سپردن کلیدهای ملکوت آسمان به پطرس چه می باشد؟
حالا در اینجا باید توجه داشته باشیم که عیسی مسیح همان صخره ای است که کلیسا بر آن بنا شده است.
بگونه ای که در رساله ی اول پطرس نیز چنین می خوانیم:
"و به او تقرب جسته٬یعنی به ان سنگ زنده و رد شده از مردم٬اما نزد خدا برگزیده و مکرم.شما نیز مثل سنگهای زنده بنا کرده می شوید٬به عمارت روحانی..."اپطرس2آیات4و5
بنابراین در اینجا می بینیم که پطرس رسول با الهام روح القدوس مسیح را ان صخره می خواند که مومنین همچون سنگهای زنده بر روی او بنا شد و کلیسا یعنی اتحاد ایمانداران راستین شکل گرفت.بنابراین اگر قرار بود ما انجیل را به شکل ظاهری تفسیر کنیم این پطرس می بود که مسیح بایستی کلیسا را بر روی او بنا می نمود و خود پطرس نیز باید این را در رسالات خود بیان می نمود٬اما در رسالات خود پطرس چنین موضوعی تائید نمی گردد.
و در واقع باب شانزدهم انجیل متی بصورسمبلیک و نمادین و با هدف ترتیب آزمایشی برای کلیساها طرح ریزی گردیده است٬تا در این آزمایش مشخص گردد که آیا آنها به انجیل و کلام خدا اعتماد دارند یا بر انسان ها؟
زیرا که در آن آیه پطرس نمادی از عیسی مسیح خداوند است و مسیح تصویری از پدر آسمانی! ودر این شیوه و طرز نگارش کتابمقدس به شکل و سبک مثل گونه بیان شده است٬تا بخشی از حقیقت مخفی بماند تا خدا بوسیله ی آن کلیساها را بیازماید تا مرجع و اعتماد ما را به ما نشان دهد زیرا خدا حقایق را در قسمتهای بی شماری در مورد این موضوع به ما آشکارا نشان می دهد اما در برخی آیات از روش تمثیلی استفاده می کند!و نیز خدا کلامش را به صورت تدریجی به فروتنان در کتابمقدس آشکار میکند٬و ما را بر می انگیزد که کتب را با دقت تفتیش نموده و همواره آن را مطالعه نمائیم.کتابمقدس می گوید که خدا با مثل کلامش را بیان نموده است.
و همچنین با مطالعه ی باب سوم مکاشفه ی یوحنا در می یابیم که این مسیح است که: "کلید داود را دارد که می گشاید و هیچ کس نتواند بست و می بندد و هیچ کس نتواند گشود"مکاشفه7:3
بنابراین دیدیم که با مطالعه و بررسی آیات باهم آن آیه در قسمت های دیگر برای ما آشکار می شود٬بنابراین نه پطرس و نه هیچ شخص دیگری جانشین و جایگزینی برای عیسی نشده اند٬زیرا عیسی تا ابدلااباد زنده و مقتدر است.
"من هستم اول و اخر و زنده و مرده شدم و اینک تا ابالاباد زنده هستم.و کلیدهای مرگ و دنیای مردگان نزد من است"مکاشفه1آیات17و18
و با مطالعه در کتب عهد جدید می بینیم که پطرس و سایر رسولان هرگز ادعای جانشینی عیسی مسیح را نداشته اند٬بلکه تنها خود را خادمان و رسولان مسیح دانسته اند که کارهای او را به انجام می اورند.
"شمعون پطرس٬غلام و رسول عیسی مسیح٬..."2پطرس1:1
"غرض اینکه هر یکی از شما می گوید من از پولس هستم و من از پطرس و من از اپلس و من از پطرس و من از مسیح.آیا مسیح منقسم شد؟یا پولس در راه شما مصلوب شد؟"یا به نام پولس تعمید یافتید؟"اول قرنتیان1آیات12و13
" آیا نمی دانید که هیکل خدا هستید و روح خدا در شما ساکن است؟اگر کسی هیکل خدا را خراب کند خدا او را هلاک سازد زیرا هیکل خدا مقدس است و شما آن هستید.زنهار کسی خود را فریب ندهد !اگر کسی از شما در این جهان خود را حکیم پندارد جاهل بشود تا حکیم گردد.زیرا حکمت این جهان نزد خدا جهالت است،چنانکه مکتوب است حکما را به مکر خودشان گرفتار می سازم.پس هیچ کس به انسان فخر نکند زیرا همه چیز از ان شما است خواه پولس،خواه اپلس،خواه پطرس،خواه دنیا،خواه زندگی،خواه مرگ،خواه چیزهای حال،خواه چیزهای اینده همه از ان شماست و شما از مسیح و مسیح از خدا می باشد."اول قرنتیان3ایات16تا23
"زیرا بنیادی دیگر هیچ کس نمی تواند نهاد جز آنکه نهاده شده است ٬یعنی عیسی مسیح"اول قرنتیان11:3
بنابراین به روشنی در می یابیم که جامعه ی طبقاتی روحانی که در درون برخی کلیساها شکل گرفته و خود را جانشین و تنها مفسر واجد شرایط کتابمقدس می داند هیچ ارتباطی با انجیل ندارد.چرا که انان چیزهای زیادی را به کلام خداوند افزوده اند و انجیل غلطی را اموزش می دهند.
اما اگر در این میان ما شروع کنیم به طلبیدن رحمت از خداوند و مطالعه ی کلام خدا او قادر است که ما را نجات دهد و این یک رابطه ی بی واسطه و زنده بین شخص نجات یافته و خداوند است٬رابطه ای که هیچ انسانی در میان آن قرار ندارد٬و مهمترین نکته این است که ما هیچ وقت انجیل را به سود و منفعت خود تفسیر نکنیم و برای توجیه اعمال خود از انجیل استفاده نکنیم.
"ای جان من ٬فقط برای خدا خاموش شو زیرا که امید من از وی است.او تنها صخره و نجات من است و قلعه ی بلند من تا جنبش نخورم.برخداست نجات و جلال من٬صخره ی قوت من و پناه من در خداست"مزامیر62آیات5تا7
و خداوند در کتاب ارمیای نبی به سختی به کسانی که اعتماد خود را بر انسان ها قرار داده اند هشدارهای هولناکی میدهد٬و نیز فرقه های مسیحی نیز از این امر مستثنی نیستند زیرا که اعتماد ما فقط بایستی بر روی کتابمقدس باشد و بدانیم که فرقه ها و تعالیم انها نیز بر اساس نظرات اشخاص و انسانها از کتابمقدس شکل گرفته اند:
"و خداوند چنین می گوید:ملعون باد کسی که بر انسان توکل دارد و بشر را اعتماد خویش سازد و دلش از یهوه منحرف گردد.و او مثل درخت عرعر در بیابان خواهد ماند و چون نیکویی آید آن را نخواهد دید بلکه در مکان های خشک بیابان در زمین شوره ی غیر مسکون سامکن خواهد شد"ارمیا5:17-6
آیات بالا که از کلام خدا نقل شد از جمله آیاتی است که مورد سوء برداشت و سوتفاهم در میان گروه زیادی از جمله پیروان کلیسای کاتولیک رمی گردیده است.بطوری که آنان تصور می کنند که عیسی مسیح خداوند٬پطرس رسول را به عنوان جانشین و رئیس کلیسا منصوب کرده است٬و پطرس نیز شخص دیگری را بعنوان جانشنین خود منصوب نموده است و اینگونه سلسله ی حکومت پاپ ها شکل گرفته است.
اما مشکلی که وجود دارد این است که انان کتابمقدس را بدرستی درک نکرده و دچار اشتباه شده اند٬چرا که هیچ آیه ای در کتابمقدس در تائید سلسله ی پاپها یا مقام گرایی در هر فرقه یا کلیسایی دیگر در کتابمقدس یافت نمی گردد و این تنها چیزی است که خود کلیسا آن را سازماندهی نموده است.
عیسی مسیح خداوند در باب23 از آیات8و9انجیل متی موضوع رتبه ی برخی از مسیحیان بر دیگر مسیحیان را رد کرده و می فرماید:
"لیکن شما آقا خوانده نشوید٬زیرا استاد شما یکی است یعنی مسیح و همه شما برادرانید.و هیچ کس را بر زمین پدر خود نخوانید زیرا پدر شما یکی است که در آسمان است.و پیشوا خوانده نشوید٬زیرا پیشوای شما یکی است یعنی مسیح."متی23آیات8و9
اما با این حال خداوند در طول دوره ی عصر کلیسای عهد جدید "قرار داد بعضی را در کلیسا:اول رسولان٬دوم انبیاء٬سوم معلمان٬بعد قوات و..."اول قرنتیان12آیه28
اما این به هیچ وجه یک سیستم طبقاتی را ایجاد نمی کرد زیرا که شبانان و کشیشان کلیسا تنها موظف بودند که کلام و شریعت خداوند را به جماعت بیاموزند و تنها نام خداوند را به یاد قوم بیاورند.و ایشان به هیچ وجه حق سروری و پیشوائی را بر مسیحیان ندارند.
بلکه برعکس رسولان خود را تنها خادمان و غلامان مسیح و کلیسا می دانستند:
"هر کس ما را چون خدام مسیح و وکلای اسرار خدا بشمارد"اول قرنتیان1:4
و این در دوره ای بود که هنوز کتابمقدس کامل نشده بود٬ و ماشین چاپ اختراع نشده بودو در ان زمان عده ی کمی از مسیحیان خواندن و نوشتن می دانستند و در طی چندین قرن اخیر نسخ کتابمقدس مانند امروز در دسترس همه انسان ها نبود٬از این روی خداوند کشیشان و شماسان را برای دوران عصر کلیسا تعیین نمود تا مردم کلام خدا را از زبان ایشان بشنوند.اما امروزه زمانی است که همه کتابمقدس را بخوانند و برای درک حقیقت از خداوند یاری بطلبند.
زیرا خداوند در کتابمقدس از آینده ای خبر میدهد که همگان بدون واسطه و فقط در نام مسیح از خداوند تعلیم میگیریم:
مسئله نجات مستقیما بین خدا و خود فرد است٬و در زمان ما خارج از فرقه ها و بدون دخالت افراد است و خدا مستقیما از کلام خود انجیل جاودانی را به قوم برگزیده ی خود تعلیم می دهد:اما خداوند میگوید:این است عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسرائیل(نماد نجات یافتگان)خواهم بست٬شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و ان را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود٬و بار دیگر کسی به همسایه اش و شخصی به برادرش تعلیم نخواهد داد و نخواهد گفت:خداوند را بشناس زیرا خداوند می گوید جمیع ایشان از خرد و بزرگ مرا خواهند شناخت چونکه عصیان ایشان را خواهم امرزید و گناه ایشان را دیگر به یاد نخواهم اورد."ارمیا باب31آیات33و34
حالا در اینجا بهتر است آیات18و19از باب 16از انجیل متی را بررسی نمائیم٬تا ببینیم که آیا عیسی مسیح پطرس را بعنوان جانشین خود منصوب نموده است یا خیر!و باید توجه داشته باشیم که کتابمقدس یک کلیت واحد است و برای رسیدن به حقیقت باید ایات را زیر نور تمامی انجیل بخوانیم.
در ابتدا باید توجه داشته باشیم که عیسی مسیح٬خداوند ابدی است و او هرگز نمی میرد و نایاب نمی گردد تا نیازی به جانشین داشته باشد. و بدین سبب است که او می فرماید: "...و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می باشم.امین"متی20:28
"شما را یتیم نمی گذارم نزد شما می آیم بعد از اندک زمانی جهان دیگر مرا نمی بیند و اما شما مرا می بینید و از این جهت که من زنده ام٬شما هم خواهید زیست."یوحنا14آیات18و19
اما اگر چنین است پس منظور مسیح از صخره نامیدن و سپردن کلیدهای ملکوت آسمان به پطرس چه می باشد؟
حالا در اینجا باید توجه داشته باشیم که عیسی مسیح همان صخره ای است که کلیسا بر آن بنا شده است.
بگونه ای که در رساله ی اول پطرس نیز چنین می خوانیم:
"و به او تقرب جسته٬یعنی به ان سنگ زنده و رد شده از مردم٬اما نزد خدا برگزیده و مکرم.شما نیز مثل سنگهای زنده بنا کرده می شوید٬به عمارت روحانی..."اپطرس2آیات4و5
بنابراین در اینجا می بینیم که پطرس رسول با الهام روح القدوس مسیح را ان صخره می خواند که مومنین همچون سنگهای زنده بر روی او بنا شد و کلیسا یعنی اتحاد ایمانداران راستین شکل گرفت.بنابراین اگر قرار بود ما انجیل را به شکل ظاهری تفسیر کنیم این پطرس می بود که مسیح بایستی کلیسا را بر روی او بنا می نمود و خود پطرس نیز باید این را در رسالات خود بیان می نمود٬اما در رسالات خود پطرس چنین موضوعی تائید نمی گردد.
و در واقع باب شانزدهم انجیل متی بصورسمبلیک و نمادین و با هدف ترتیب آزمایشی برای کلیساها طرح ریزی گردیده است٬تا در این آزمایش مشخص گردد که آیا آنها به انجیل و کلام خدا اعتماد دارند یا بر انسان ها؟
زیرا که در آن آیه پطرس نمادی از عیسی مسیح خداوند است و مسیح تصویری از پدر آسمانی! ودر این شیوه و طرز نگارش کتابمقدس به شکل و سبک مثل گونه بیان شده است٬تا بخشی از حقیقت مخفی بماند تا خدا بوسیله ی آن کلیساها را بیازماید تا مرجع و اعتماد ما را به ما نشان دهد زیرا خدا حقایق را در قسمتهای بی شماری در مورد این موضوع به ما آشکارا نشان می دهد اما در برخی آیات از روش تمثیلی استفاده می کند!و نیز خدا کلامش را به صورت تدریجی به فروتنان در کتابمقدس آشکار میکند٬و ما را بر می انگیزد که کتب را با دقت تفتیش نموده و همواره آن را مطالعه نمائیم.کتابمقدس می گوید که خدا با مثل کلامش را بیان نموده است.
و همچنین با مطالعه ی باب سوم مکاشفه ی یوحنا در می یابیم که این مسیح است که: "کلید داود را دارد که می گشاید و هیچ کس نتواند بست و می بندد و هیچ کس نتواند گشود"مکاشفه7:3
بنابراین دیدیم که با مطالعه و بررسی آیات باهم آن آیه در قسمت های دیگر برای ما آشکار می شود٬بنابراین نه پطرس و نه هیچ شخص دیگری جانشین و جایگزینی برای عیسی نشده اند٬زیرا عیسی تا ابدلااباد زنده و مقتدر است.
"من هستم اول و اخر و زنده و مرده شدم و اینک تا ابالاباد زنده هستم.و کلیدهای مرگ و دنیای مردگان نزد من است"مکاشفه1آیات17و18
و با مطالعه در کتب عهد جدید می بینیم که پطرس و سایر رسولان هرگز ادعای جانشینی عیسی مسیح را نداشته اند٬بلکه تنها خود را خادمان و رسولان مسیح دانسته اند که کارهای او را به انجام می اورند.
"شمعون پطرس٬غلام و رسول عیسی مسیح٬..."2پطرس1:1
"غرض اینکه هر یکی از شما می گوید من از پولس هستم و من از پطرس و من از اپلس و من از پطرس و من از مسیح.آیا مسیح منقسم شد؟یا پولس در راه شما مصلوب شد؟"یا به نام پولس تعمید یافتید؟"اول قرنتیان1آیات12و13
" آیا نمی دانید که هیکل خدا هستید و روح خدا در شما ساکن است؟اگر کسی هیکل خدا را خراب کند خدا او را هلاک سازد زیرا هیکل خدا مقدس است و شما آن هستید.زنهار کسی خود را فریب ندهد !اگر کسی از شما در این جهان خود را حکیم پندارد جاهل بشود تا حکیم گردد.زیرا حکمت این جهان نزد خدا جهالت است،چنانکه مکتوب است حکما را به مکر خودشان گرفتار می سازم.پس هیچ کس به انسان فخر نکند زیرا همه چیز از ان شما است خواه پولس،خواه اپلس،خواه پطرس،خواه دنیا،خواه زندگی،خواه مرگ،خواه چیزهای حال،خواه چیزهای اینده همه از ان شماست و شما از مسیح و مسیح از خدا می باشد."اول قرنتیان3ایات16تا23
"زیرا بنیادی دیگر هیچ کس نمی تواند نهاد جز آنکه نهاده شده است ٬یعنی عیسی مسیح"اول قرنتیان11:3
بنابراین به روشنی در می یابیم که جامعه ی طبقاتی روحانی که در درون برخی کلیساها شکل گرفته و خود را جانشین و تنها مفسر واجد شرایط کتابمقدس می داند هیچ ارتباطی با انجیل ندارد.چرا که انان چیزهای زیادی را به کلام خداوند افزوده اند و انجیل غلطی را اموزش می دهند.
اما اگر در این میان ما شروع کنیم به طلبیدن رحمت از خداوند و مطالعه ی کلام خدا او قادر است که ما را نجات دهد و این یک رابطه ی بی واسطه و زنده بین شخص نجات یافته و خداوند است٬رابطه ای که هیچ انسانی در میان آن قرار ندارد٬و مهمترین نکته این است که ما هیچ وقت انجیل را به سود و منفعت خود تفسیر نکنیم و برای توجیه اعمال خود از انجیل استفاده نکنیم.
"ای جان من ٬فقط برای خدا خاموش شو زیرا که امید من از وی است.او تنها صخره و نجات من است و قلعه ی بلند من تا جنبش نخورم.برخداست نجات و جلال من٬صخره ی قوت من و پناه من در خداست"مزامیر62آیات5تا7
و خداوند در کتاب ارمیای نبی به سختی به کسانی که اعتماد خود را بر انسان ها قرار داده اند هشدارهای هولناکی میدهد٬و نیز فرقه های مسیحی نیز از این امر مستثنی نیستند زیرا که اعتماد ما فقط بایستی بر روی کتابمقدس باشد و بدانیم که فرقه ها و تعالیم انها نیز بر اساس نظرات اشخاص و انسانها از کتابمقدس شکل گرفته اند:
"و خداوند چنین می گوید:ملعون باد کسی که بر انسان توکل دارد و بشر را اعتماد خویش سازد و دلش از یهوه منحرف گردد.و او مثل درخت عرعر در بیابان خواهد ماند و چون نیکویی آید آن را نخواهد دید بلکه در مکان های خشک بیابان در زمین شوره ی غیر مسکون سامکن خواهد شد"ارمیا5:17-6
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر