۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

دعای مرد بیمار

دعاي‌ مرد بيماربراي‌ سالار مغنيان‌. مزمور داودخوشابحال‌ كسي‌ كه‌ براي‌ فقير تفكر مي‌كند. خداوند او را در روز بلا خلاصي‌ خواهد داد. 2 خداوند او را محافظت‌ خواهد كرد و زنده‌ خواهد داشت‌. او در زمين‌ مبارك‌ خواهد بود و او را به‌ آرزوي‌ دشمنانش‌ تسليم‌ نخواهي‌ كرد. 3 خداوند او را بر بستر بيماري‌ تأييد خواهد نمود. تماميِ خوابگاه‌ او را در بيماري‌اش‌ خواهي‌ گسترانيد.4 من‌ گفتم‌: «اي‌ خداوند بر من‌ رحم‌ نما. جان‌ مرا شفا بده‌ زيرا به‌ تو گناه‌ ورزيده‌ام‌.» 5 دشمنانم‌ دربارة‌ من‌ به‌ بدي‌ سخن‌ مي‌گويند كه‌ كي‌ بميرد و نام‌ او گُم‌ شود. 6 و اگر براي‌ ديدن‌ من‌ بيايد، سخن‌ باطل‌ مي‌گويد و دلش‌ در خود شرارت‌ را جمع‌ مي‌كند. چون‌ بيرون‌ رود آن‌ را شايع‌ مي‌كند. 7 و جميع‌ خصمانم‌ با يكديگر بر من‌ نمّامي‌ مي‌كنند و دربارة‌ من‌ بدي‌ مي‌انديشند، 8 كه‌ «حادثه‌اي‌ مهلك‌ بر او ريخته‌ شده‌ است‌. و حال‌ كه‌ خوابيده‌ است‌ ديگر نخواهد برخاست‌.» 9 و آن‌ دوست‌ خالص‌ من‌ كه‌ بر او اعتماد مي‌داشتم‌ كه‌ نان‌ مرا نيز مي‌خورْد، پاشنة‌ خود را بر من‌ بلند كرد.10 و اما تو اي‌ خداوند بر من‌ رحم‌ فرموده‌، مرا برپا بدار تا مجازات‌ بديشان‌ رسانم‌. 11 از اين‌ مي‌دانم‌ كه‌ در من‌ رغبت‌ داري‌ زيرا كه‌ دشمنم‌ بر من‌ فخر نمي‌نمايد. 12 و مرا به‌ سبب‌ كمالم‌ مستحكم‌ نموده‌اي‌ و مرا به‌ حضور خويش‌ دائماً قائِم‌ خواهي‌ نمود. 13 يهوه‌ خداي‌ اسرائيل‌ متبارك‌ باد. از ازل‌ تا به‌ ابد.آمين‌ و آمين‌.

هیچ نظری موجود نیست: