۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

هفته پر دردسربرای ولایت و حامیان آن !

هفته ای كه عنقریب به آخرش میرسیم هفته پر سر و صدائی بود كه میتواند در آینده جزو هفته های سرنوشت ساز به تاریخ كشورمان راه یابد . نگاهی به وقایع این هفته خالی از لطف نیست و میتواند مروری باشد برای ثبت بهتر در حافظه همگان .
جنگ حیدری - نعمتی
روز اول هفته با حمله حیدر حیدر اوباش لباس شخصی به حسینیه جماران محل مقدس خوانده شده سخنرانیهای دوران ۱۰ ساله بنیانگذار جمهوری اسلامی شروع شد . لباس شخصی ها همان افرادی هستند كه مثل الاغ بی صاحب هیچكس حاضر نیست مسئولیتشان را بپذیرد تا مبادا خرج كاه یونجه شان بر گردنش بیفتد . این حركت گوئی همه پرده های ۳۰ ساله را درید و نشان داد كه ظاهرا همه حتی تندروها به این نتیجه رسیده اند كه هیچ چیز مقدسی در نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد و میخانه و مسجد همه به یك چوب رانده میشوند .
حمله به حسینیه جماران و ضرب و شتم شركت كنندگان در سخنرانی كسی كه ۸ سال صاحب بالاترین مقام اداری جمهوری اسلامی بود نشان میداد كه بیت رهبری به واقع تبدیل به همان دربار شاهنشاهی شده و برای بقای خود میخواهد جنگ حیدری – نعمتی راه بیندازد .
درو كردن طوفان
اما اتفاقات روز دوم هفته به نظر میرسید كه فقط سی یا چهل سالی یكبار در این كشور پیش می آید تا بسیاری از چیزها را زیر و رو كند . آنچه در روز یكشنبه ۶ دیماه ۱۳۸۸ ( روز عاشورا ) در تهران و ۱۱ شهر كشور از جمله اصفهان ، تبریز ، مشهد ، قم ، بابل ، نجف آباد ، اراك ، رشت ، شیراز و ....... رخ داد چیزی نبود جز نمایش شكست عملی برای تئوری ولایت فقیه و جمهوری مذهبی .
صرف نظر از همه چیز ، اینكه مردم سراسرایران ابتدا بر صفحه مانیتور كامپیوترهای خانگی خود و كمی دیرتر در تلویزیونهای ماهواره ای چهره خونین كتك خورده و وحشت زده ماموران انتظامی و امنیتی حكومت اسلامی را دیدند كه پس از ارتكاب وحشی گریهای متعددشان توسط مردم خشمگین از مركبهای خود به زیر كشیده میشدند ، یا قرارگاهشان در روز روشن در مركزی ترین نقطه مركز كشور یعنی میدان ولی عصر تهران كه حكومت باید برای كنترل كشور در آن دارای بیشترین شعاع قدرت باشد اشغال و به آتش كشیده میشود ، آبی بود كه ریخت و دیگر قابل برگشت به جوی جمهوری اسلامی نیست .
خواب خرگوشی
روز سوم هفته هر دو طرف از ضربه عاشورا گیج بودند . بچه های ایرانی در نشئه دریافتن قدرت مشتشان كه تازه داشتند آن را میشناختند به سر میبردند و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی حكومت اسلامی هم مانده بودند حیران از قدرت آن مشت . آنها با خود فكر میكردند كه باید چه كنند و چه جوابی بدهند به آن ضربتی كه در پاسخ ضربتشان نوش جان كرده بودند . عقلا نیز به فكر بودند تا راهی برای خروج از این زنجیره خشونت بیابند كه تازه اولش بود و میتوانست اگر زیر دندان ملت مزه دهد تا ثریا ادامه پیدا كند . متاسفانه خشونت انقلابی چون راه كوتاهتری برای حصول نتیجه به نظر میرسد ، در مقایسه با مبارزه بی خشونت كه ممكن است زمان بیشتری ببرد از جذابیت بیشتری برخوردار است و اگر زیر دندان مزه كند آنوقت خدا فقط باید به دادمان برسد.
رورنامه كیهان هم مانند همیشه برای تلطیف فضای كشور با نوشتن مطالب بامزه كمی فرا واقعی ، صحنه حضور عده ای خارجی را در یك خیابان فرعی خلوت بازسازی كرد كه با كمك عوامل داخلی خود یك تابلوی راهنما را كه دست برقضا روی آن نوشته بود" بن بست خامنه ای " از جا كنده بودند وزیر پا لگد كوب میكردند و نوشت كه برای طبیعی جلوه دادن فیلمبردار حرفه ای عمدا دوربین را میلرزانده است .فرمانده پلیس تهران هم تاكید كرد یكشنبه خبر مهمی نبوده وبا چند تصادفی و یك فرد كه در اثر ازدهام جمعیت از پل سقوط كرده همه چیز در روز عاشورا خوب و خوش تمام شده است .
آخر آن روز مزین شد به گزارش مختصری از زندگی خصوصی مفصل ولی فقیه مستضعف نما كه معلوم شد آنقدرها كه بعضی از جمله خودش ادعا میكردند مستضعف هم نیست .این گزارش كه راست و دروغش گردن نشردهندگان آن است از آن دست گزارشهائی بود كه در هر صورت سر زبانها افتاد و چون شواهد با قرائن جور در می آمد عده زیادی آن را باور كردند .
دروغ بزرگ
روز چهارم یعنی سه شنبه هشتم ، مردان رژیم از خواب حاصل ضربه پریدند اما هنور به وضوح حالشان سر جا نیامده بود و تلو تلو میخوردند . در حالیكه كیهان شریعتمدار و رسالت و سایر روزنامه های دولتی روز قبل نوشته بودند در كشور روز عاشورا هیچ اتفاق غیر طبیعی نیفتاده است و مردم به سلامتی مانند ۱۰۰۰ سال گذشته فقط عزادار امام حسین بوده اند وبس ، ناگهان به زعامت صدا و سیمای جمهوری اسلامی همه با هم قرآن را در مقابل ملت سر نیزه كردند و گفتند نه روز عاشورا خیلی خبرها بوده و مخالفان اسلام قرآنها را در خیابانها آتش زده اند .
فرمانده كل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی كه به وضوح عصبانی بود و معلوم بود تعادل فكری ندارد ، جلوی دوربین ومیكروفن خبرنگاران پس از ادای توضیحاتی عجیب و غریب و اعلام اینكه عده ای ناشناس لباس و كلاه و باتوم و ماشین پلیس را سرقت كردند و با آنها به مردم عزادار عاشورا حمله كردند ، همه را تهدید كرد و گفت كه تمام تهاجمها و كشتارها و زندانها و شكنجه ها كه تا كنون توسط نیروی تحت امر او در ۶ ماه گذشته صورت گرفته شوخی كوچكی بیشتر نبوده و از این پس با قاطعیت عمل میكند .
همه مسئولان نظام در پایان روز خیالشان راحت بود كه فردا به دعوت آنها میلونها نفر برای حمایت از رهبر و دولتش در سراسر كشور كفن پوش به خیابانها خواهند آمد . تولید كنندگان و فروشندگان ساندیس و كیك و ساندویچ و سایر تنقلات و نوشیدنیهای مورد علاقه ارزشیها نیز شكمشان را برای یك كاسبی خوب صابون میزدند .
پایان ماه عسل یا قدرت نمایی حكومت
روز پنجم هفته یعنی چهارشنبه كه تمام شد خیلی ها دلخور بودند . اول از همه فیلمبرداران صدا و سیما كه تحت فشار باید جوری فیلم میگرفتند كه چند ده هزار نفر را چندین میلیون نفر نشان دهند . بعد از آن ماموران حكومتی كه تمام تلاششان را باید بكار میبردند تا لشكر شكست خورده شان را به زور كیك و ساندیس و پاداش اداری و سیب زمینی و اتوبوس و متروی مجانی دوباره جمع و جور كنند و بالاخره فروشندگان تنقلات كه با همه ریخت و پاشها نتوانستند در سراسر كشور بیش از صد هزار عدد از محصولاتشان را به دولت و ستاد های نماز جمعه بفروشند .
آخرش هم كسی نتوانست درست سر در بیاورد جمعیت میلیونی اعلام شده از صدا و سیما درست بود یا ادعای حداكثر بیست هزار نفری مخالفان . اما چیزی كه در مورد تهران به چشم دیده میشد پر شدن میدان انقلاب و اوایل خیابانهای آزادی و انقلاب بود كه دست بالا میتوانست گنجایش یك جمعیت ۵۰ هزار نفری را داشته باشد و انصافا با جمعیت روز یكشنبه كه از امام حسین تا انقلاب و از انقلاب تا آزادی و درمیدان ولی عصر و خیابانهای كریمخان و ولی عصر تا سر طالقانی با حضور پرتعداد به مقابله با ماموران امنیتی برخاسته بودند و شعار مرگ بر خامنه ای سر میدادند ، اصلا قابل مقایسه نبودند . از شهرستانها هم بجز صدا و سیما كه این روزها هرچه بگوید اگر راست هم باشد كسی در ایران باور نمیكند ، هیچ خبر تجمع كلانی شنیده نشد و حداكثر مساجد جامع و حسینیه های اعظم آنها با دانش آموزان دبیرستانی و سربازهای پادگانها پر شده بود كه ماموران انتظامی با ترس فراوان به شدت از آنها محافظت میكردند .
جسد خواهرزاده میر حسین موسوی هم با عجله دفن شد و اعلام كردند او توسط خود معترضان ترور شده است تا مظلوم نمائی كنند . خبرگزاری فارس نیوز هم كه توسط مردم به نام جدید " فالس نیوز " به معنی اخبار جعلی مفتخر شده است نوشت این ترور توسط خود شخص موسوی طراحی شده بود و اصلا توضیح نداد چنین شخصی چطور توسط خمینی به مدت ۸ سال به عنوان بالاترین مقام اداری جمهوری اسلامی مورد تائید و پشتیبانی قاطع بود .
دو نكته در مورد حركات چهارشنبه رژیم قابل توجه بود . اینكه آیا آنها با خود فكر نمیكنند اگر این روشها قرار بود در ساكت كردن مردم موثر باشد حتما در هند هیچ انقلابی روی نمیداد ، الجزایر همچنان مستعمره فرانسه بود و آپارتاید هنوز بر آفریقای جنوبی حكومت میكرد . دیگر اینكه بر فرض بشود چند سالی با این روشها بیشتر بر سر كار ماند . چه ارزشی دارد این حكومت لرزان كه اكنون شش ماه است بساطش هر روز همین است .
اوایل شب چهارشنبه كه صدای خامنه ای و احمدی نژاد پس از ۳ روز غیبت صغری بالاخره شنیده شد مشخص شد سریال هنوز ادامه دارد و مردم باید منتظر قسمتهای بعدی باشند . یكی از وبلاگنویسان هم آخر شب به نكات جالبی اشاره كرد . او در وبلاگش نوشت : " حكومت امروز در ایران نشان داد كه اگر دركشور ما قرآن به واقع به آتش كشیده شود حتی قادر نیست میدان آزادی تهران را هم برای نشان دادن غیرت به جوش آمده مسلمانان از جمعیت پر كند ." آن وبلاگنویس سوال میكند : " آیا مردم ارادت خود به مقدسات و قرآن را از دست داده اند یا دیگر دروغهای حكومت و پرو پاگاندای آن را قبول ندارند ؟ "
و بالاخره رنگ قرمز كه در روز چهارشنبه به عنوان نماد تظاهرات دولتی برگزیده شده بود بسیار مشكوك میزد . تا آنجا كه حافظه یاری میكند رنگ قرمز در محرم همیشه نشانه شمر و یزیدیان بود ه است و بعید به نظر میرسد مسئولان این مسئله را فراموش كرده باشند .پس چرا رنگ یزیدیان یكدفعه شد نماد طرفداران رهبر، فقط خدا عالم است . انتخاب رنگ قرمز برای اردوی خامنه ای رهبر و اظهارات عجولانه فرمانده نیروی انتظامی كه پس از عاشورای ۸۸ عین اظهارات ارتشبد ازهاری پس از عاشورای ۵۷ بود ، از نكات قابل توجه این هفته محسوب میشدند كه كمتر مورد عنایت مفسرین قرار گرفتند.
به امید یك آخر هفته بسیار خوب برای همه هموطنان عزیزمان ، حال كه به نظر میرسد ماه عسل ملت ایران با آخوندهای شیعه خاتمه یافته و طشت اسلام نمائی رهبران جمهوری اسلامی از پشت بام در این هفته پائین افتاد ه ، باید منتظر هفته های آینده بمانیم تا ببینیم وقایع این هفته چه تاثیری بر آنها خواهد گذاشت .

هیچ نظری موجود نیست: