۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

Europees Hof verbiedt uitzetten christenen naar Iran


Uitgegeven:
19 januari 2010 17:19
Laatst gewijzigd:
19 januari 2010 17:19
STRAATSBURG - Het Europees Hof voor de Rechten van de Mens heeft dinsdag Turkije veroordeeld omdat het een vrouw naar Iran wilde uitzetten die zich tot het christendom had bekeerd.

© ANP
Het Hof meent dat er sterke redenen zijn om aan te nemen dat de vrouw vanwege naar geloof het gevaar loopt op een onmenselijke behandeling.
De vrouw was in 2005 illegaal Turkije binnengekomen. Daar bekeerde ze zich van de islam tot het christendom. Toen ze later was opgepakt op verdenking van vervalsing van visa, moest ze naar een deportatiecentrum om te worden uitgezet naar het streng-islamitische Iran.
if (typeof(dartPosition5) != 'undefined') {
document.write('');
document.write(dartPosition5);
document.write('');
document.write('');
}

Smartengeld
Het Hof meent dat de uitzetting een schending is van de mensenrechten, in het bijzonder het recht op een leven zonder onmenselijke behandeling. Turkije moet de vrouw 20.000 euro smartengeld betalen.
© ANP

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

كارگزاران القاعده در ایران تهدیدی برای نوكیشان مسیحی

مردم كردستان از هر گروه و طبقه ای باشند گویا باید همیشه ستم مضاعفی را تحمل كنند .
"مسیحیان كرد ایرانی" نیز مدتهاست علاوه بر جوابگوئی به ماموران سپاه ، اطلاعات و دادگاه انقلاب حال باید به "سلفی های" آن خطه نیز حساب پس دهند .
به گزارش شبكه خبر مسیحیان ایران، " سلفی ها" گروهی از سنی های تندرو كردستان هستند كه با رهبران القاعده بیعت نموده اند و برای اجرای سیاستهای آن سازمان در ایران و عراق توسط بن لادن و همفكرانش پشتیبانی مالی میشوند .
نظام جمهوری اسلامی با آنكه میداند آنان شیعیان را هم كافر و غیر مسلمان میدانند ، اما بخاطر تعهدات متقابلی كه به قول خودشان برای مبارزه ضد آمریكائی با القاعده دارند حاضر شده اند میدان عمل وسیعی به آنها بدهند و دستشان را برای هر حركت شرورانه ای در استانهای كردنشین ایران باز بگذارند .
سلفی ها كه ابتدا حركت علنی خود در كردستان را با كشتن مفتی های غیر موافق با القاعده شروع كردند ، اكنون برای پیروی از سیاست منطقه ای " جنبش سلفی جهادی " یعنی پاكسازی خاورمیانه از غیر مسلمانان ، مانند هم مسلكان خود در پاكستان ، سومالی و عراق به جان مسیحیان كردستان ایران افتاده اند و در سنندج و سایر شهرهای كردنشین غرب كشور نوكیشان مسیحی را شناسائی و آنها را تهدید میكنند كه اگر از ایمان خود دست برندارند باید محل زندگی خود را ترك نمایند در غیر اینصورت كشته خواهند شد .
هرچند تا به حال گزارش قابل استنادی از قتل یا آزار مسیحیان توسط سلفی ها در كردستان مشاهده نشده است اما یكی از نوكیشان مسیحی كرد كه به تازگی پس از چندین نوبت بازداشت و درگیری با نیروهای اطلاعاتی و امنیتی سرانجام به خارج از ایران رفته است به خبرنگار شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان گفته كه : "سلفی ها در تماسهای تلفنی اورا تهدید جانی نموده بودند" .
در ماههای اخیر گزارشات بسیار زیادی با چنین مضمونی به خصوص از سنندج رسیده است .به گفته شاهدان عینی این افراد كه معمولا لباس سفید یكدست میپوشند و حتی عرقچین سفید بر سر و كفش سفید به پا میكنند ، در گروههای چند نفره در اطراف مساجد قبا و جامع سنندج به گشت زنی مشغولند و ضمن فروش سی دی صدا و عكسهای بن لادن و جزوات و كتابهای ایمن الظواهری و علمای سلفی ، به مردم عابر گیر میدهند و به قول خودشان امر به معروف و نهی از منكر میكنند .
دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی استان كردستان نیز با آنكه آنها را به خوبی میشناسند اما با ایشان نه تنها برخوردی نمیكنند بلكه كمك و حمایت نیز مینمایند . بطور مثال این ظن بطور جدی وجود دارد كه سلفی ها ایمانداران مسیحی و كلیساهای خانگی آنان را بوسیله گزارشاتی كه از طریق نیروهای امنیتی منطقه میگیرند شناسائی كرده اند .
مركز عمده فعالیت این گروه افراطی سنی كه در واقع شاخه جهادی وهابیت محسوب میشوند و بازمانده به گفته خودشان جهاد افغانستان میباشند ، علاوه بر سنندج مركز استان كردستان ، شهرهای مریوان ، پاوه ، جوانرود و بوكان نیز میباشد . شاهدان میگویند در نقاط دور دست تر سلفی ها افراد غیر مسلمان و فعالان سیاسی سكولار را شناسائی و تعقیب میكنند . سپس در فرصت مناسب با آنان روبرو میشوند و از آنها میپرسند كه آیا نماز میخوانند و اسلام دارند یا نه ؟ اگر با جواب منفی یا نه چندان واضح روبرو شوند آنگاه از او میخواهند كه باید مطابق قوانین اسلام به آنها" جزیه " بپردازد و در صورت عدم توجه به خواسته شان آن شخص را در جا میكشند . هر روز در نقاط اطراف این مناطق جسد افراد ناشناسی كشف میگردد كه به قتل رسیده اند بدون اینكه علت و انگیزه قاتلان مورد توجه جدی مسئولان قضائی استان قرار بگیرد .
سلفی های كردستان مطابق نظریه القاعده میگویند : " بر اساس قرآن و شریعت محمد غیر مسلمانان حق حیات ندارند و باید كشته شوند" . در حالیكه پر واضح است بسیاری بمب گذاریها در سنندج و ترورهای چند سال اخیر در كردستان را به آنها نسبت می دهند و خودشان هم چندان تلاشی در تكذیب آن نمیكنند ، ماموران اطلاعات و دادسرای انقلاب سنندج فعالان مدنی ، مدافعان حقوق بشر و روزنامه نگاران و آزادیخواهان كرد را نیز به جرم براندازی و بمب گذاری دستگیر و اعدام میكنند .

۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

استفتا از آیت الله فاضل لنکراني

س
حضرت آيت الله فاضل لنکراني با عرض سلام و تهيت، سوال : آيا حکم ارتداد، خروج از دين مبين اسلام - نعوذ بالله -به اديان اهل کتاب(في المثل مسيحيت) را نيز شامل مي شود يا خير؟ حکم شخص مرتد چيست؟ آيا فرقي در احکام اسلام نسبت به کسي که از دين مبين خارج شده و آن را علنا ابراز نمي دارد با کسيکه دين جديد را تبليغ و ترويج مي کند، يکسان است؟ و السلام عليکم، رضا
ج
بسمه تعالي-بله اگر کسي از اسلام خارج شود هرچند اديان ديگري مانندمسيحيت و يهود را قبول کند مرتد حساب مي شود. و حکم مرتد در صورتي که از اول مسلمان بوده است و از پد رو مادر مسلمان به دنيا آمده باشد، اگر مرتد شود، و نزد حاکم شرع ثابت شود، توبه او قبول نيست و حکم او اعدام است و اگر زن باشد توبه کند توبه او قبول است و اگر توبه نکند اورا حاکم شرع به ذلت در زندان نگه ميدارد تا بميرد.2- حکم مرتد درصورتي که نزد حاکم شرع ثابت شود درهرصورت همان است که عرض شد.بخش پاسخ به سؤالات

۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

استفتا از آیت الله گرگانی


ج بسمه تعالی حکم ارتداد در مورد خروج از دین اسلام به هر دینی حتی دین اهل کتاب جاری است و حکم تفصیلی آن در مورد زن و مرد در رساله ذکر شده است و فرقی بین موارد آن در اصل ارتداد نیست گرچه در نحوه حکم حاکم شرع چه بسا تاثیر داشته باشد .
سوال حضرت آیت الله گرگانی با عرض سلام و تهیت، سوال : آیا حکم ارتداد، خروج از دین مبین اسلام - نعوذ بالله -به ادیان اهل کتاب(فی المثل مسیحیت) را نیز شامل می شود یا خیر؟ حکم شخص مرتد چیست؟ آیا فرقی در احکام اسلام نسبت به کسی که از دین مبین خارج شده و آن را علنا ابراز نمی دارد با کسیکه دین جدید را تبلیغ و ترویج می کند، یکسان است؟ و السلام علیکم، رضا

استفتاء از آيت الله مکارم شيرازی

سوال
حضرت آیت الله مکارم شیرازی،با عرض سلام و تهیت،سوال : آیا حکم ارتداد، خروج از دین مبین اسلام - نعوذ بالله -به ادیان اهل کتاب(فی المثل مسیحیت) را نیز شامل می شود یا خیر؟ حکم شخص مرتد چیست؟ آیا فرقی در احکام اسلام نسبت به کسی که از دین مبین خارج شده و آن را علنا ابراز نمی دارد با کسیکه دین جدید را تبلیغ و ترویج می کند، یکسان است؟ و السلام علیکم،رضا

بسم الله الرحمن الرحيم
:: با اهداء سلام و تحيت؛
جواب : خروج از دین اسلام مشمول حکم ارتداد خواهد بود اما کسی که عقیده جدید خود را علنی نکرده و تبلیغ و ترویج نکند کسی با او کاری نخواهد داشت.
همیشه موفق باشید
دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی: / بخش استفتاءات

وضعیت آزادی در جهان در سالی كه گذشت (۲۰۰۹

یک گروه ناظر بر حقوق بشر می گوید خاورمیانه سرکوبگر ترین منطقه در جهان است.به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از صدای امریكا، در گزارشی که خانه آزادی یا Freedom house منتشر کرد آمده است لیبی یکی از کشورهایی است که از پایین ترین سطح حقوق بشر و آزادی در سال ۲۰۰۹ برخوردار بوده است. همچنین سرکوب و خفقان در ایران – به ویژه در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری – به کاهش گسترده آزادی ها در ایران منجر شد.نقصان در آزادی همچنین در کشورهایی که در آنها گرایش های مثبتی در سالهای گذشته دیده شده بود، از جمله بحرین و اردن، نمایان بود. این دو کشور، همراه با یمن، از وضعیت «نسبتا آزاد» به «بدون آزادی» تنزل کردند.
گروه خانه آزادی به بهبودهایی در آزادی در لبنان و عراق اشاره نمی کند. اسراییل تنها کشور خاورمیانه است که به عنوان «آزاد» فهرست بندی شده است. این عنوان به ملت هایی داده می شود که در آنها رقابت های سیاسی باز، احترام به آزادی های مدنی و رسانه های مستقل گسترده است.
خانه آزادی: آزادی در کشورهای آسیای مرکزی و جنوب آسیا کاهش یافته است
یک گروه مدافع حقوق بشر می گوید آزادی مردم افغانستان و قرقیزستان طی سال گذشته کاهش یافت و همزمان کشورهای همسایه ازبکستان و ترکمنستان در میان کشورهایی هستند که دارای کمترین آزادی در جهان به شمار می روند.گروه نظارت بر حقوق بشر در خانه آزادی می گوید به دنبال آنچه که کارشناسان آن را انتخابات ریاست جمهوری «به شدت مخدوش» در سال ۲۰۰۹ خواندند، سطح آزادی در افغانستان پایین آمد.خانه آزادی می گوید به دلیل پایان قوانین نظامی و انتخاب یک رئیس جمهوری غیرنظامی، پاکستان وضعیت بهتری یافت.کشمیر تحت کنترل هند به دنبال انتخابات عمومی تقریبا آرام در ماه دسامبر از نظر پیشرفت آزادی های عمومی و همزمان حقوق سیاسی در کشمیر تحت کنترل پاکستان به دلیل پایان قوانین نظامی در این کشور، بهبود یافت.کارشناسان و محققان خانه آزادی می گویند، آزادی در قرقیزستان تا حدی به دلیل موانع قانونی بر «رسانه ها و آزادی اجتماعات»، کاهش یافته است.آنان همچنین گفتند فساد در قرقیزستان «فراگیر» است و برای احراز پست های جذاب دولتی مکررا رشوه داده و گرفته می شود.

اعدام در کمین رهبران بهایی

دادستان تهران، از برگزاری نخستین جلسه غیرعلنی رسیدگی به پرونده هفت تن از رهبران جامعه بهائی کشور در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران، بعد از 22 ماه بلاتکلیفی در زندان، خبر داد.
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از روز، محاکمه این افراد در شرایط کنونی، با توجه به بخش هایی از متن کیفر خواست قرائت شده در دادگاه، موجی از نگرانی در خصوص سرنوشت این هفت تن رادر پی داشته است. فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم و مهوش ثابت هفت تن از رهبران جامعه بهایی کشور هستند که از اردیبهشت ماه 1386 در زنداین اوین و در بلاتکلیفی و بدون تفهیم اتهام بسر می برند.
این افراد در اولین جلسه رسیدگی به پرونده هایشان با اتهاماتی از قبیل "جاسوسی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "راه اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانون"، "همکاری با اسرائیل"، "مشارکت در جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده و ارائه آن به بیگانگان به قصد بر هم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف برهم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی ایران"، "مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی" و "افساد فی الارض" روبرو شدند.
در بخش دیگری از متن کیفر خواست این 7 نفر آمده است: "آنها با برگزاری جلساتی در منازل سفرای کشورهای مختلف غربی، علاوه بر ارائه اخبار و اطلاعات، آخرین راهکارها و اقدامات در جهت مخالفت با جمهوری اسلامی نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار می گرفته است".
ایراد اتهامات فوق در نخستین جلسه دادگاه این هفت شهروند بهائی که بر اساس قوانین قضایی جمهوری اسلامی می تواند احکام سنگینی در پی داشته باشد، با ادامه واکنش های اعتراضی علیه رویکرد دولت و دستگاه قضائی در برخورد با جامعه بهائی کشور همراه شد.
در همین راستا جامعه جهانی بهایی، بلافاصله پس از انتشار سخنان دادستان تهران، با انتشار بیانیه ای نسبت به رویه رسیدگی به پرونده و همچنین اتهامات نسبت داده شده به این هفت نفر اعتراض کرد. در این بیانیه با تاکید بر اینکه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی محاکمه هفت تن از رهبران جامعه بهایی را با "نقض موارد متعدد ضوابط حقوقی" برگزار کرد، آمده است: "محاکمه این افراد در واقع محاکمه کل یک جامعه مذهبی است. "
در همین ارتباط دیان علایی، نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل نیز در گفتگو با منابع معتبر خبری اتهامات وارده به این افراد را بی پایه و اساس خواند. وی با اشاره به برخوردهای صورت گرفته از سوی دولت، به ویژه دولت احمدی نژاد طی چهار سال گذشته با جامعه بهاییان کشور، اظهار داشت: "در جلسه رسیدگی به پرونده این افراد اگر چه به وکلای آنان اجازه داده شد در محاکمه حضور داشته باشند اما به خانواده های آنان این اجازه داد نشد. "
وی اضافه کرد: "البته وکلای این افراد در طول زمان بازداشت آنان، هرگز نتوانسته اند با آنان هیچ گونه ملاقات و یا تماسی داشته باشند. "
نماینده جامعه جهانی بهایی همچین گفته است: "مقامات قضائی با جود آنکه دادگاه را غیر علنی اعلام کرده بودند، اما شاهدان عینی در مقابل دادگاه، تجهیزات فیلمبرداری را دیده اند که به داخل دادگاه منتقل شده است. به نظر می رسد که این دادگاه کاملا نمایشی بوده باشد؛ شبیه به دادگاه های نمایشی برگزار شده طی هفت ماه گذشته برای بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب بازداشت شده. "
نگرانی در خصوص سرنوشت این هفت شهروند بهایی که گفته می شود مسئولیت گروهی به نام "یاران"را عهدار بوده اند که به امورات دینی جامعه بهایی ایران رسیدگی می کند، در حالی افزایش یافته که روز گذشته دادستان تهران علاوه بر خبر برگزاری دادگاه این هفت نفر، بازداشت گروه دیگری از شهروندان بهایی در جریان اعتراضات خیابانی مردم تهران در روز عاشورا را هم تائید کرد.
به نوشته ایسنا، عباس دولتی جعفر آبادی در خصوص شهروندان بهایی بازداشت شده در روز عاشورا با نسبت دادن اتهاماتی به آنان گفته است: "این افراد به دلیل بهایی بودن بازداشت نشده اند بلکه به دلیل نقش موثر در به گفته وی سازماندهی آشوب های روز عاشورا و همچنین ارسال تصاویر این آشوب ها به خارج از کشور بازداشت شده اند. "
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران پنج شنبه گذشته با صدور بیانیه ای در خصوص سرنوشت این هفت شهروند بهایی که از 22 ماه پیش در زندان بسر می برند، ضن ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت آنان، هشدار داده بود که "با توجه به حجم اتهامات نسبت داده شده به آنان، این احتمال وجود داد که هر یک از آنان با صدور حکم اعدام روبرو شوند. "
بسیاری از مجامع بین المللی حقوق بشری، سازمان دفاع از آزادی ادیان، دولت امریکا و برخی از کشورهای اروپایی با انتشار بیانیه های جداگانه ای بازداشت این افراد را محکوم و خواستار آزادی آنان و تغییر رفتار دولت با شهروندان بهایی شده اند.
با توجه به اینکه جمهوری اسلامی، مذهب بهائیت را به رسمیت نمی شناسد، این اقلیت مذهبی از بسیاری از حقوق اجتماعی و فرهنگی محرومند و هر گونه فعالیت مذهبی و فرهنگی آنان، بارها به ارتباط با اسرائیل و امریکا نسبت داده شده وبا فعالین برخوردهای شدیدی شده است.

سخنان جدید گنجی درباره مهدی ( امام غایب مسلمانان)

اکبر گنجی یکی از ۵ تنی که به همراه محسن کدیور،عطاء الله مهاجرانی ،عبدالکریم سروش و عبدالعلی بازرگان، بیانیه مشترکی را در تببین خواسته های جنبش سبز مطرح کرده بود، باردیگر منکریکی از پایه های اساسی مذهب شیعه، یعنی مهدویت شد.
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان ، سایت الف در گزارشی در این خصوص می نویسد؛ اكبر گنجی در گفتگویی با شبكه بی بی سی فارسی، در اظهاراتی با بیان این که حتی یک دلیل برای وجود امام زمان وجود ندارد، اندیشه مهدویت را برگرفته از مسیحیت خواند و مدعی شد كه هیچ دلیلی مبنی بر وجود امام زمان وجود ندارد.گنجی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد كه ائمه شیعه نه معصوم و نه واسطه فیضند بلكه تنها آدم های عالم و دانشمندی بوده اند.
الف در ادامه می نویسد این اظهارات گنجی در حالی صورت می گیرد که عطاء الله مهاجرانی چند روز پیش در مصاحبه ای تاكید كرد فاصله میان این ۵ نفر(گنجی ، مهاجرانی ، سروش ، كدیور و بازرگان) با میرحسین موسوی ،فاصله میان ابوذر و علی می باشد. و با این تفسیر مهاجرانی در حقیقت ادعاهای اكبر گنجی ،سخنان میرحسین موسوی بوده که توسط یكی از ابوذر های وی بیان شده است.

موج دستگیریها به شیراز هم رسید

به گزارش شبكه خبرمسیحیان فارسی زبان به نقل از منابع خبری ، روز جمعه ۱۸ دی ماه ( ۸ ژانویه ۲۰۱۰) ماموران اطلاعات فارس به خانه ای در شیراز هجوم بردند و تعدادی افراد را كه گفته میشد مسیحی هستند بازداشت نمودند .
به نظر میرسد آنها پس از دستگیری به بازداشتگاههای اداره اطلاعات فارس در شیراز منتقل شده باشند .
به گفته منابع مطلع ، در بازجوئی از این افراد ، آنها از شخصی به نام "بهروز خانجانی" ساكن تهران و ۵ نفر دیگر نام برده اند كه گویا نقش هدایت و تعلیم آنها را به عهده داشته اند . ماموران اطلاعات شیراز طی تماس تلفنی از این اشخاص میخواهند كه جهت پاره ای توضیحات خود را به اداره اطلاعات شیراز معرفی نمایند .
منابع مذكور اضافه میكنند : در روز دوشنبه ۲۱ دی ماه سالجاری (۱۱ ژانویه ۲۰۱۰) این افراد به اسامی "بهروز خانجانی ، متیاس حق نژاد ، پرویز خلج ، ایمان فرزاد ، پطرس فروتن و مهیار" چون فكر میكردند با معرفی خود میتوانند باعث آزاد شدن سریع بازداشت شدگان شیرازی روز جمعه بشوند خود را به اداره اطلاعات شیراز معرفی كردند . اما از آن زمان تا كنون اطلاعی از هیچكدام آنها در دست نیست و به نظر میرسد همگی باز داشت و در مكان نامعلومی بسر می برند. ضمن اینكه تا ساعت درج این خبر بازداشتیهای روز جمعه نیز هنوز آزاد نشده اند .
همین منابع خبری گزارش داده اند كه ۲ تن دیگر از مرتبطین با این جمع نیز قبلا در شهرستان رشت و یكنفر در شیراز تحت بازداشت بوده اند . به این ترتیب در حال حاضر مجموعا ۹ نفر از آنان در شیراز و رشت زندانی هستند .
از تعداد بازداشت شده های روز جمعه شیراز ، هویت و اسامی و ارتباطات آنها هنوز اطلاعات زیادی در دست نیست چون مطابق معمول ماموران امنیتی به خانواده های آنها هشدار میدهند كه از انتشار خبر در این خصوص خودداری نمایند تا به دردسر بیشتری نیفتند . وكیل "بهروز خانجانی" نیز به نظر میرسد تهدید شده است و حاضر به دادن هیچگونه اطلاعاتی راجع به موكل خود نیست . بنابر این هنوز مشخص نیست چه جرمی به آنها نسبت داده اند و به نظر میرسد روال بازداشت آنها با جریان بازداشتهای دیگر از این گونه كه اخیرا بیشتر از گذشته هم شده است تا حدودی فرق دارد . به احتمال زیاد نیروهای اطلاعاتی و امنیتی این بار دنبال پیگیری خطوط خاصی هستند كه پیش بینی آن آسان نیست .
در هفته های اخیر و به دنبال وقایع پس از مرگ منتظری و درگیریهای تاسوعا و عاشورا ، با توجه به سرایت هرچه بیشترنا آرامیهای سیاسی به شهرستانها به نظر می رسد ماموران اطلاعاتی با یك سردرگمی و دستپاچگی بسیار زیادی روبرو هستند . واقعیت این است كه اكنون تمام نظریه های امنیتی و اطلاعاتی آنها با گسترش حركتهای مردمی به بن بست برخورده اند و نا كارآمد نشان میدهند. از این رو موج دستگیریها و حركتهای غیرمعمول و گاهی خطرناك آنها دور از انتظار نیست . به همین علت در مورد بازداشت شدگان روزهای جمعه و دوشنبه شیراز نگرانی جدی وجود دارد .

کنترل ایمیل ها و اس ام اس های شخصی

فرمانده نیروی انتظامی ایران در هشداری تازه به مخالفان دولت، گفته ایمیل ها و اس ام اس های شخصی آنها کنترل می شود. اسماعیل احمدی مقدم تاکید کرده که دوران مدارا تمام شده، بویژه با کسانی که تجمعات غیر قانونی برگزار می کنند. فریبا صحرایی در گزارشش نگاهی دارد به آنچه در ماه های اخیر به عنوان جنگ رسانه ای در ایران ابعاد گسترده تری گرفته

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

حکم سنگسار یک زن و یک مرد در ارومیه تأیید شد


شهرزادنیوز: حکم سنگسار یک زن و یک مرد، از سوی دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تأیید شد.
به گزارش رسانه‌ها، متهمان به "زنای محصنه"، ولی جانفشانی و زنی که هویت وی اعلام نشده است، پیش‌تر از سوی دادگاه عمومی شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، محکوم به سنگسار شده بودند.
این دو متهم هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه نگهداری می‌شوند و در معرض خطر سنگسار قرار دارند.
گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در رابطه با حکم صادره حاکیست که متهمین در جریان دادگاه فاقد وکیل منتخب بوده و از امکان دفاع از خود محروم بوده‌اند.
شایان ذکر است که محمود شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه جمهوری اسلامی، در سال 2002 به جامعه اروپا قول داده بود که اجرای احکام سنگسار در ایران ملغا خواهد شد. اما از آنجایی که مجازات سنگسار از قانون جزایی کشور حذف نشده است، برخی قضات با استناد به آن ، همچنان به صدور حکم سنگسار مبادرت می‌کنند.

بازداشت جمعی از نوكیشان مسیحی در شهرستان پاكدشت – ورامین

خبرگزاری هرانا : ماموران امنیتی و انتظامی شهرستان پاکدشت با یورش به یک کلیسای خانگی 16 تن از نوکیشان مسیحی را بازداشت کردند.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنج شنبه 3 دی ماه سال 1388 جمعی از نوکیشان مسیحی که قصد برگزاری آئین میلاد مسیح را داشتند توسط نیروهای انتظامی و امنیتی این شهرستان بازداشت شدند.
ماموران پس از هجوم به این جمع مسیحیان فارسی زبان، كلیه افراد را در آنجا دستگیر و به محل بازداشتگاه شهرستان پاكدشت انتقال دادند.
پس از گذشت یك هفته و در پی نگرانی و بی خبری خانواده ها از وضعیت بازداشت شدگان، با مراجعه به مسئولان و مقامات قضایی پاكدشت به آنان اطلاع داده شد كه بازداشت شدگان ظرف امروز آزاد خواهند شد. اما علیرغم وعده های مسئولان پس از یك ساعت كلیه ۱۵ نفر بازداشت شده به تهران اعزام و به زندان اوین انتقال داده شدند.
به گزارش كمیته مسیحیان ، در این راستا ، روز دوشنبه ۱۴ دیماه سالجاری ( ۴ ژانویه ۲۰۱۰) ۱۲ تن از این افراد كه برخی از آنان كسانی بودند كه به تازه گی به مسیحیت گرویده بودند پس از اخذ تعهد از برخی از آنان در تاریخ فوق از زندان اوین آزاد شدند.
۳ تن از بازداشت شدگان به نامهای – "مریم جلیلی، میترا زحمتی و فرزان متین" همچنان بازداشت و در وضعیتی نامعلوم بسر می برند. همچنین نیروهای امنیتی ضمن تفتیش و بازرسی از خانه های این افراد كلیه وسایل شخصی اعم از دفاتر تلفن ،كامپیوترها و برخی كتب و جزوات و سی دی و دی وی دی های كامپیوتری آنان را ضبط و با خود بردند.
شایان ذكر است ماموران امنیتی و لباس شخصی در ایام كریسمس و سال نو مسیحی در یك اقدام مشابه دیگر نیز در شهرستان كرج با هجوم به یك گردهمایی مسیحیان فارسی زبان كه ۷۰ نفر در آن حضور داشتند هجوم برده و مانع از برگزاری ادامه مراسم شدند كه در این بین دو تن از مسئولین این گردهمایی همچنان در بازداشت بسر می برند.
[تاريخ مطلب: بيست و چهارم دی ۱۳۸۸ برابر با چهاردهم ژانويه ۲۰۱۰]

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

بهاییان بازداشت شده در معرض اعدام

پیرو تجمعات اخیر مردم و ارائۀ مطالبات در عاشورای امسال حاکمیت ایران، ۱۲ نفر دیگر از اعضاء این جامعۀ دینی را دستگیر کرده است.
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از هرانا، کمیته بهاییان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است این بازداشتها به منظور کاهش حساسیت مردم ایران نسبت به موارد نقض بشر بهائیان است.
در راستای همین فضاسازی علیه بهائیان و در اقدامی غیرمنتظره رسانه های وابسته به نظام و سخنگویان دولت بدون ارائۀ کوچکترین شاهد و سندی ادعا کرده‎اند که معمار اصلی تجمعات اخیر عاشورا بهائیان بوده‎اند.
بهائیان بازداشت شده پیرو تجمعات عاشورا (۲۷ دسامبر) عبارتند از ژینوس سبحانی، لوا خانجانی، بابک مبشّر، پیام فنائیان، نیکاو هویدایی، مونا هویدایی، آرتین غضنفری، فرید روحانی، احمد روحانی، نگار ثابت، ابراهیم شادمهر، و زاوش شادمهر. بنابر آخرین اطلاعات اتهام اینان شرکت در تجمعات عاشورا بوده است.
همچنین هفت مدیر جامعۀ بهائی که در بهار ۲۰۰۸ دستگیر شدند، عبارتند از فریبا کمال‎آبادی، جمال‎الدّین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، مهوش ثابت، بهروز توکّلی، و وحید تیزفهم، قرار است روز سه‎شنبه ۱۹ ژانویه محاکمه شوند. اتهامات آنها از زمان بازداشت ایشان گسترش یافته و اینک شامل مواردی است که احتمال دارد به مجازات مرگ بیانجامد.
موارد نقض حقوق بشر جامعۀ بهائی توسط نظام بصورت کلی عبارت است از بازداشتهای خارج از حیطۀ قانونی، پلمب مغازه ها و محل کسب بهائیان، محرومیت دانشجویان بهائی از حق تحصیل، اخراج بهائیان از تمامی سمتهای دولتی و غیرقانونی اعلام شدن تشکیلات دینی بهائیان و موارد دیگر است.
کمیتۀ بهائیان مجموعۀ فعالان حقوق بشر در ایران علاوه بر درخواست آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان وجدانی و اعتقادی خواهان پایان دادن به برخوردهای امنیتی با پیروان این جامعه مذهبی است.

Persecution List: N. Korea, Iran Top Oppressors of Christians


Persecution List: N. Korea, Iran Top Oppressors of Christians



North Korea is for the eighth straight year the world’s top persecutor of Christians, according to Open Doors' 2010 World Watch List


07-Jan-2010
The notoriously restrictive regime bans all religions other than a semi-personality cult centered around the current leader, Kim Jong-Il, and his father, Kim Il-Sung. It is illegal to be a Christian in North Korea and authorities have executed people found to possess a Bible.
An estimated 40,000 to 60,000 Christians are currently in prison labor camps because of their faith.
“Christians are the target of fierce government action, and once caught, are not regarded as human,” said a veteran North Korean watcher, who is not identified for security reasons, to Open Doors. “Last year we had evidence that some were used as guinea pigs to test chemical and biological weapons.”
Carl Moeller, president/CEO of Open Doors USA, commented that it is “certainly not a shock” that North Korea is ranked No. 1 on the list.
“There is no other country in the world where Christians are persecuted in such a horrible and systematic manner,” Moeller said. “Three generations of a family are often thrown into prison when one member is incarcerated.”
But Moeller noted that despite the intense persecution, the group of Christians in North Korea is “strong” and actually growing in number.
Following North Korea on the World Watch List is Iran, which jumped to the No. 2 spot from No. 3.
Open Doors explained that Iran moved up because of the increased number of arrests of Christians beginning in 2008 and continuing into 2009. At least 85 Christians were arrested in Iran during this time period, the watchdog reported.
Among those arrested were two young women who converted from Islam to Christianity. The case of Maryam Rustampoor and Marzieh Amirzadeh, who were released two months ago, attracted international attention. Open Doors was among the groups that advocated for the release of the two women who were arrested simply for being Christian.
While in prison the converts were pressured to renounce their faith in Jesus Christ but they refused, resulting in them suffering from various forms of psychological torture and health deterioration.
It is suspected, Open Doors noted, that the increase in the number of arrests of Christians by the Iranian government is meant to be a form of distraction from the country’s internal problems, such as the disputed re-election of President Mahmoud Ahmadinejad and the high rate of unemployment.
In the No. 3 spot this year is Saudi Arabia, which was formerly No. 2. Saudi Arabia dropped a spot not because of improved treatment of Christians but because the situation remained unchanged while Iran’s treatment of Christians worsened.
New to this year’s top 10 list is the North African country of Mauritania, which holds the No. 8 position. Mauritania jumped ten spots, the biggest increase of any country in this year’s list. The situation there deteriorated with the murder of a Christian aid worker in June 2009, the torture of 35 Mauritanian Christians in July, and the arrest of a group of 150 sub-Saharan Christians in August.
The tiny, East African country of Eritrea dropped out of the top 10 list this year, falling from No. 9 to No.
Overall, eight of the top ten countries on the list have Islam as the dominant religion. Among the top 50 countries, 35 of them have Islamic governments.
“Many are coming to Christ in the Muslim world,” Moeller commented. “But we need to continue to embrace them in prayer in 2010.”
Open Doors recorded fewer reports of persecution of Christians in Algeria, India, Cuba, Jordan, Sri Lanka and Indonesia in 2009. The biggest improvement among the 50 countries on the list was Indonesia, which fell from No. 41 to No. 48.
Since 1991, Open Doors Research Department has released the annual World Watch List to understand the unique persecution of Christians in different countries and to ensure effective intervention on the ministry’s part.
The data is derived from a questionnaire containing 53 questions sent to Open Doors co-workers, key church leaders and recognized experts in 70 countries. The questionnaire examines every aspect of persecution, including the degree of legal restriction, state attitudes, how free the church is to organize itself, as well as incidents of persecution, such as church burnings, anti-Christian riots and even martyrdom.
Open Doors works in 46 of the 50 countries on the World Watch List.
Top 10 on World Watch List 2010:
1. North Korea2. Iran3. Saudi Arabia4. Somalia5. Maldives6. Afghanistan7. Yemen8. Mauritania9. Laos10. Uzbekistan
On the Web: http://www.opendoorsusa.org

مقامات كردستان آئین مسیحی را بر اسلام ترجیح می دهند

در منطقه‌ كردستان عراق ، در حالي كه‌ ۹۵ درصد جمعيت حدود ۳ ميليون نفري كردستان عراق را مسلمانان تشكيل مي‌دهند، مقامات محلي اين منطقه هر ساله‌ تداركات گسترده‌اي براي برپايي هرچه‌ باشكوه‌ تر مراسمات مسيحيان در نظر خواهند گرفت ولي براي مراسم‌هاي مسلمانان تنها با ارسال پيام‌هاي تبريكي بسنده‌ خواهند كرد.
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از فارس، گزارش شده تمامي شهرهاي كردستان عراق با نزديك شدن به‌ كریسمس و زمان تحويل سال نوی میلادی، همانند شهرهاي مسيحي نشين ، گل‌كاري شده‌ و خيابانهاي آنها نيز به‌ طور سر سام آوري پوشيده‌ از لامپ‌هاي ليزري شده‌ است. اين گزارش می افزاید این در حالي است كه‌ مقامات كردستان عراق نسبت به‌ جشن هاي ديني مردم مسلمان واكنش خاصي نشان نداده‌ و تنها به‌ ارسال پيامهاي تبريكي بسنده‌ خواهند كرد. "كمال چوماني " روزنامه‌ نگار مستقل كردستان در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري فارس در شهر اربيل، نسبت به‌ اين تفاوت آشكار ميان جشن مسلمانان و جشن مسيحيان گفت: جاي بسي تامل و تاسف است كه‌ مقامات كردستان عراق، اين‌گونه‌ به‌ استقبال جشن ‌مسيحيان خواهند رفت. !وي افزود: هدف اتحاديه‌ ميهني كردستان و حزب دموكرات كردستان اين است كه‌ به‌ كشورهاي اروپايي و غربي اعلام كنند كه‌ آنها وابسته‌ به‌ دين اسلام نيستند و نمي‌خواهند همانند ديگر كشورهاي مسلمان عمل كنند. بر اساس گزارش‌هاي دريافتي در شب كريسمس در۳۸ نقطه‌ شهر اربيل مراسم‌هاي جشن و رقص و پايكوبي برگزار شده بود. "عبدالخالق طلعت " فرمانده‌ اداره‌ پليس استان اربيل نيز در گفت‌وگو با روزنامه‌ "آوينه‌ " چاپ سليمانيه‌ از آمادگي نيروهاي خود براي حفاظت از اين مكانها خبر داده‌ و گفته‌ است: نيروهاي پليس آماده‌ حفاظت از مراسم‌ جشن‌هاي پايكوبي است. رسانه‌هاي احزاب حاكم (اتحاديه‌ ميهني كردستان و حزب دموكرات كردستان) در اين روزها نيز به‌ تكاپو افتاده‌ و با قطع برنامه‌هاي روزانه‌ خود ، به استقبال جشنهای كریسمس و سال نو می روند. توجه‌ بيش از حد مسئولان منطقه‌ كردستان عراق به‌ مسيحيان و ايين مسيحيت باعث شده‌ كه‌ روز گذشته‌ "كاردينال امانوئل دلي " اسقف اعظم كلداني‌هاي جهان در ديداري كه‌ با "مسعود بارزاني " رئيس منطقه‌ كردستان عراق داشت، اين منطقه را پشتيبان مسيحيت و آبين مسيحي بخواند. وي گفت: از رهبران كردستان عراق به‌ خاطر توجه‌ بسيار به‌ مسيحيان قدرداني مي‌كنم. توجه مسئولان كردستان به‌ سازمانها مسيحي قابل تقدیر است و هر ساله اجازه‌ برگزاري كنفرانس‌هاي سالانه‌ مي‌دهند تا در اين كنفرانس ها مسیحیان منطقه گرد هم آیند.
"علي باپير " رهبر حزب جماعت اسلامي كردستان عراق در یك موضع گیری آشكار ، برگزاري چنين كنفرانس هاي را مورد انتقاد قرار داد و گفت: به راستي جاي تعجب است كه با وجود دولت محلي كردستان، چگونه اين پديده بروز و ظهور پيدا مي‌كند! رهبران اين دولت مرتباً مي‌گويند كه ما مسلمانيم و به دين اسلام افتخار مي‌كنند. آنان مي‌گويند هيچ‌كس نمي تواند از ما مسلمانان تر باشد. خوب، ما هم اين را قبول داريم و مي‌پسنديم. اما سوال اين است كه چگونه زير سايه اين دو دولت، كساني اجازه مي‌يابند از دين خود برگشته و به سوي ديني دیگر گرايش پيدا كنند و به آنان اجازه داده شود كنفرانس برگزار كنند و حتي آنان را به رسميت هم بشناسند!؟ وي در انتقاد به این موضوع می افزود: زماني كه مثلاً حزب ما مي‌خواهد يك جلسه بزرگداشت براي محمد پیامبرمسلمانان برگزار كند، بايد به وزارت اوقاف، وزارت كشور و چند جاي ديگر مراجعه كنيم تا مجوز بگيريم اما براي مسيحيان خودشان پيش قدم مي‌شوند.؟ هم اكنون ۸۸ كليسا در مناطق جداگانه‌ كردستان عراق فعاليت مي‌كنند. و تعداد مسلمانانی كه به مسیحیت می گروند در حال افزایش است

دادگاههای شریعت اسلامی باعث هرج و مرج در جامعه می شود

به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از ساندی نیشن ، مومباسا پایتخت كنیا – رهبران مسلمانان و مسیحیان كنیا در ماه گذشته در یك نشست مشترك تلاش كردند تا بن بست ایجاد شده بر سر مسئله قرارگرفتن دادگاههای شریعت اسلامی موسوم به " كادهی " در قانون اساسی را بشكنند .
به دنبال درخواست و اصرار جوامع و روحانیون مسلمان كنیائی مبنی بر قرار دادن قانون تشكیل دادگاههای شریعت اسلامی در قوانین آن كشور ، بسیاری از مسیحیان اعتقاد دارند كه تشكیل چنین دادگاههائی به شكل رسمی باعث هرج ومرج و آنارشی در آن كشور میشود .
رهبران مسیحی كنیائی میگویند كه این دادگاهها هزینه زیادتری را بر دوش مالیات دهندگان كنیائی میگذارند كه نمیدانند این دادگاه چه استفاده ای برای آنها دارد .
مشكل دیگری كه رهبران مسیحی با تشكیل دادگاههای شریعت اسلامی دارند این است كه آنها میگویند اگر چنین دادگاههائی تشكیل شود ، درصورت بروز اختلافات حقوقی بین مسلمانان و پیروان سایر مذاهب كدام دادگاه صلاحیت بررسی آن دعوا را خواهد داشت و در صورتی كه مسلمانان ادعا كنند كه فقط دادگاههای شریعت اسلامی میتوانند برای ما حكم كنند آنوقت چه باید كرد ؟
در پاسخ رهبران اقلیت مسلمان كنیا اعتقاد دارند كه وجود این دادگاهها برای مسلمانان ضروری است و باعث رفع تبعیض و بی عدالتی در مورد جامعه مسلمان كنیا خواهد شد .آنها میگویند این دادگاهها هزینه زیادی ایجاد نمی كند ولی منافع بسیار زیادی را به مردم كنیا خواهند رساند . آنها ادعا میكنند در صورت وجود این چنین دادگاههائی مسائل خانوادگی و ازدواج و طلاق مسلمانان مطابق آئین اسلام انجام خواهد گرفت . رهبر شورای عالی مسلمانان كنیا موسوم به شیخ مختار خیتامی میگوید : مسلمانان كنیا سالهای طولانی بی عدالتی تاریخی را تحمل كرده اند و اكنون با گنجاندن چنین دادگاهی در قانون كشور بخشی از آن جبران خواهد شد .
اسقف مومبا رهبر كلیسای پنطیكاستی شرق آفریقا در این باره میگوید : مسلمانان نیز مانند مسیحیان كه مسائل خانوادگی و ازدواج و طلاق خودشان را در كلیساها حل و فصل میكنند میتوانند به این كار در مساجد خودشان مبادرت كنند و و بار مالی برای تشكیل دادگاههای شریعت به كشور تحمیل نكنند .
شیخ قاسم از دیگر رهبران مسلمانان میگوید كه این دادگاهها بودجه زیادی را به كشور تحمیل نمیكنند و زیر نظر دادگاههای عالی كار خواهند كرد وبه علاوه مسلمانان نیز مالیات پرداخت میكنند و این مالیات بدون اینكه آنها اعتراضی بكنند در مناطقی مصرف میشود كه شراب تولید میگردد ، در حالی كه این عمل از نظر مسلمانان حرام است . آیا باید مسلمانان بگویند كه نباید از مالیات ما در آن مناطق استفاده شود ؟
با وجود عدم توافق و ادامه مجادله بر سر این مسئله ، رهبران دو طرف با یكدیگر قرار گذاشتند به اینگونه جلسات مشورتی تا حصول یك توافق دسته جمعی ادامه دهند .
امروزه در بسیاری ازكشورهای دنیا از جمله در استرالیا و انگلیس رهبران اقلیت مسلمان خواسته های مشابهی در مورد اجرای شریعت اسلامی به جای قانون مدنی در مورد خود را دارند . خواسته ای كه نیروهای ملی آن جوامع در پس پرده آن نه منافع مردم مسلمان بلكه قدرت طلبی و منفعت طلبی رهبران مسلمانان را میبینند . تجربه ایران نشان داد كه آخوندهای مسلمان با در دست گرفتن سیستم قضائی قصد دست اندازی به همه اركان دمكراتیك جامعه را دارند . تجربه ای كه باید دید آیا دیگر جوامع دنیا از آن درسهای لازم را گرفته اند یا نه ؟

آزادی مشروط و تهدید مقامات قضایی برای شهروند مسیحی

به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان، جلسه دادگاه خانم "حمیده نجفی " از شهروندان مسیحی كه در مورخه ۱۲ آذر ماه ۱۳۸۸ (۱۶ دسامبر ۲۰۰۹ ) توسط ماموران امنیتی در خانه خود بازداشت شده بود در روز چهار شنبه ۹ دی ماه سالجاری ( ۳۰ دسامبر ۲۰۰۹ ) در دادگاه انقلاب مشهد در حالی برگزار گردید كه ایشان از از داشتن وكیل محروم بود .
خانم "حمیده نجفی" از نوكیشان مسیحی است كه بدلیل ایمان و باورهای دینی خود بمدت ۱۴ روز جهت اخذ اعتراف و آنچه انجام مراحل بازپرسی گفته می شود ، تحت بازداشت بود. در این مدت او در بازداشتگاه مشهد و زیر نظر ماموران اطلاعات مشهد بسر می برد. كه سرانجام با برگزاری یك دادگاه و بدون داشتن وكیل مدافع ایشان به تحمل ۳ ماه حبس خانگی و سلب سرپرستی كودكش محكوم گردید. بنا بر این حكم، فرزند ایشان به جای والدینش باید توسط سازمان بهزیستی كشور نگهداری شود .
پیش از این نیز یكی از مسئولان قضایی به شوهر ایشان گفته بود ؛ جرم خانم "حمیده نجفی" سیاسی بوده و ایشان به اتهام ارتباط با شبكه های تلویزیونی مسیحی مجرم هستند.!
به گزارش دریافتی این شهروند مسیحی در طول دوران بازداشت خود به دفعات از سوی بازجویان و مامورین امنیتی مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته است و از ایشان خواسته شده بود تا ضمن اعلام اسامی دیگر مبشرین مسیحی و تطمیع در همكاری با این ارگان، دست از باورهای اعتقادی خود كشیده و ایمان مسیحی خود را انكار نماید.
این گزارش می افزاید هنگامی كه ماموران و بازجویان با مقاومت و پافشاری این زندانی مسیحی روبرو می شوند، در اقدامی از سوی اداره اطلاعات، شوهر ایشان به بازداشتگاه اطلاعات مشهد احضار و پس از بازداشت در برابر چشمان همسرش وی را مورد تهدید و ضرب وشتم قرار می دهند و زمانی كه خانم "حمیده" با این صحنه مواجه می شود، قبول می كند تا اعتراف نامه ایی مبنی بر اینكه ایشان دارای عدم تعادل فكری و روحی و روانی هستند را امضاء نماید.
پس از اخذ این اعتراف از سوی بازجویان اداره اطلاعات ، دادگاه ای شتابزده در روز چهارشنبه مورخ ۹ دیماه ۱۳۸۸ ( ۳۰ دسامبر ۲۰۰۹) در محل دادگاه انقلاب اسلامی مشهد واقع در خیابان كوهسنگی برای ایشان تشكیل شد .این دادگاه در حالی برگزار گردید كه ایشان هیچگونه امكان دسترسی به وكیل نداشتند.
شایان ذكر است كه مطابق با ماده ۱۲۸ قانون آئین دادرسی كیفری جمهوری اسلامی تصریح شده كه متهم می تواند یك نفر بعنوان وكیل همراه داشته باشد و این موضوع حتی در قوانین حقوق بشر هم نیز به صراحت بیان شده است.
خانم "حمیده نجفی" بنا بر حكم دادگاه و اعتراف نامه ایی كه با ارعاب و تهدید و فشار از وی گرفته شده ، دادگاه، نامبرده را دارای بیماری روحی و روانی دانسته و در خصوص ایمان مسیحی ایشان هم وی را شخصی مسلمانی نامیده كه دچار توهم شده است. !
طی این ابلاغیه از سوی دادگاه نامبرده با قید ضمانت از روز پنجشنبه مورخ ۱۰ دیماه سالجاری ( ۳۱ دسامبر ۲۰۰۹ ) آزاد و می بایست به مدت ۳ ماه در حبس خانگی بسر ببرد و همچنین بر طبق اعتراف نامه بدلیل عدم تعادل روحی و عدم صلاحیت والدین (!) سرپرستی كودك ۱۰ ساله ایشان از والدین سلب و به سازمان بهزیستی كشور سپرده می شود.
بر این اساس " هدی" كودك ۱۰ ساله ایشان كه به بیماری مزمن عفونت مثانه و كلیه دچار هستند گویا مشكلات جدی این كودك و نیاز به مراقبت از سوی مادر ایشان باعث شده تا بطور موقت حكم سپردن كودك به بهزیستی تا اطلاع ثانوی مشروط اعلام گردد.
همچنین این خانواده تهدید شده اند در صورتی كه بخواهند بر ایمان مسیحی خود پافشاری كنند و در جایی از مسیحیت صحبتی به میان آورند صلاحیت نگهداری به عنوان والدین کودک را از دست خواهند داد و کودک به سازمان بهزیستی تحویل خواهد شد !
كمیته مسیحان در مجموعه فعالا حقوق بشر در ایران ضمن اعتراض به تصمیم رای صادره از سوی دادگاه ، عدم دسترسی به داشتن حق و كیل ، و اخذ هر گونه اعتراف در وضعیت فشار، تهدید، ارعاب و شكنجه را محكوم و به دور از واقعیت دانسته و همچنین این كمیته اظهار امیدواری می نماید كه دستگاه قضایی با تجدید نظر در حكم نامبرده شرایط مساعدی را برای خانواده ایشان فراهم آورد

معترضان انتخابات، محارب نیستند

نگاهی به تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی در گفتگو با امید ساعدی، حقوق‌دان
«معترضان انتخابات، محارب نیستند»
سراج‌الدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.com
اشاره: آیت‌الله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، یکی از تندروترین و در عین حال بلندپایه‌ترین حامیان جریان اصول‌گرایان افراطی شناخته می‌شود. معمولا تندترین سخنان در حمله به مخالفان دولت را باید از زبان او و سید احمد خاتمی شنید.
در خطبه‌های نمازجمعه‌ی ۱۱ دی‌ماه طبق معمول آیت‌الله جنتی به‌سختی به مخالفان دولت حمله کرد و در عین حال در ابتدای خطبه‌ی دوم برای اولین‌بار ناخواسته اعتراف کرد که مضمون خطبه‌های ائمه‌ی جمعه سراسر کشور در یک موضوع مشخص هماهنگ شده است.

آیه‌الله جنتی: «خطبه‌ی دوم من و خطبه‌ی دوم همه‌ی ائمه‌ی جمعه این هفته موضوع‌اش معلوم است، عاشورای امسال و باز این هم از معجزات حسین است، چه عاشورایی بر ما گذشت چه دل‌هایی را این‌ها خون کردند و چه درس‌هایی را باید بگیریم و آن‌ها باید بگیرند.»
در ادامه، آیت‌الله جنتی معترضان شرکت‌کننده در تظاهرات روز عاشورا را محارب و مفسد فی‌الارض خواند و گفت: «من این را می‌گویم که مردم ما مردم نجیبی هستند و مردمی هستند اهل قانون و تابع سیاست‌های رهبری می‌باشند و اگر نبود این جهت شما را زنده نمی‌گذاشتند.»
از آقای امید ساعدی، حقوق‌دان مقیم فرانسه، پرسیدم جای‌گاه محارب و مفسد فی‌الارض در قوانین جزایی جمهوری اسلامی چیست؟ و اساسا چه شروط و مشخصاتی توسط قانون‌گذار برای شناخت محارب و مفسد فی‌الارض شناخته شده است؟
در خطبه‌های نمازجمعه‌ی ۱۱ دی‌ماه طبق معمول آیت‌الله جنتی به‌سختی به مخالفان دولت حمله کرد و در عین حال در ابتدای خطبه‌ی دوم برای اولین‌بار ناخواسته اعتراف کرد که مضمون خطبه‌های ائمه‌ی جمعه سراسر کشور در یک موضوع مشخص هماهنگ شده است
اساسا جرم محاربه و افساد فی‌الارض با انقلاب اسلامی و قانون‌گذاری حقوق جزای اسلامی وارد سیستم قانونی ایران شده است و قبل از انقلاب قانون مجازات عمومی حاکم بود که جرم محاربه و افساد فی‌الارض در آن وجود نداشت. بعدا با قانون تعزیرات و حدود و قصاص و نهایتا در سال ۱۳۷۰ این عنوان محارب و مفسد فی‌الارض وارد قانون مجازات اسلامی شده است.
مفسد فی‌الارض عبارت اخرای محارب است، محارب و مفسد فی‌الارض عنوان جرمی است که در قانون مجازات اسلامی در ماده‌ی ۱۸۳ این قانون و مواد بعدی آن پیش‌بینی شده و مصادیقی را قانون‌گذار برای جرم محاربه و افساد فی‌الارض مشخص کرده است.
اولین مورد در این ماده‌ی ۱۸۳ این است که؛ هر کسی که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد. مورد بعدی در خصوص سارق مسلح و قطاع‌الطریق یعنی راه‌زن مسلحی است که دست به اسلحه ببرد.
مورد سوم طبق ماده‌ی ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی عضویت و یا هواداری در گروه یا جمعیت متشکلی است که علیه حکومت اسلامی قیام مسلحانه بکند. تمام اعضا و هواداران این تشکل که علیه حکومت اسلامی قیام مسلحانه بکنند عمل‌شان مجرمانه بوده و با اتهام محارب و مفسد فی‌الارض تحت تعقیب و مجازات قرار می‌گیرند.
چهارمین مورد براندازی حکومت اسلامی این است؛ هر کسی که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند باز جزو مصادیق محارب و مفسد فی‌الارض می‌باشد و هرکسی که برای انجام این طرح براندازی حکومت اسلامی هم‌کاری مؤثر آگاهانه با اختیار داشته باشد و امکانات و اسلحه در اختیار قرار بدهد نیز شامل همین موارد می‌باشد.
آخرین مورد نامزدی در پست‌های حساس در حکومت کودتا بعد از براندازی حکومت اسلامی است. طبق ماده‌ی ۱۸۸ قانون مجازات اسلامی اگر کسی برای حکومت کودتایی که بعد از براندازی حکومت اسلامی به قدرت می‌رسد خودش را به‌طور مثال کاندیدای پست ریاست جمهوری کند این نامزدشدن او در تحقق این براندازی مؤثر واقع بشود.
این‌ها پنج موردی است که قانون‌گذار در قانون مذکور به‌عنوان مصادیق جرم محاربه و افساد فی‌الارض مشخص کرده است و غیر از این موارد هم نیست.
عنصر مشترک بین این مواردی که شما در مواد مذکور آوردید چیست؟
عنصر مشترک و اساسی و یا در واقع رکن مادی جرم در این مواردی که گفتم دست به اسلحه ببرند و قیام مسلحانه و اقدام مسلحانه انجام دهند و مورد آخری هم استثناء می‌باشد که نیازی به استفاده از اسلحه نمی‌باشد و آن هم نامزی برای پست حساس حکومت کودتا بعد از براندازی است که نیازی به استفاده از اسلحه و مواد منفجره نیست.
در بقیه‌ی موارد محارب و مفسد فی‌الارض کسی است که دست به اسلحه می‌برد و قیام مسلحانه می‌کند و از اسلحه برای براندازی حکومت اسلامی استفاده می‌کند.
رهبران معترضان و در سطوح پایین‌تر معترضان شرکت‌کننده در تظاهرات‌های خیابانی حوادث اخیر چه‌مقدار با مصادیق محارب و مفسد فی‌الارض تطبیق می‌کند؟
اعتراضاتی که در ماه‌های اخیر انجام شده است و موضع‌گیری‌هایی که مردم معترض انجام داده‌اند اعم از سران و غیرسران به‌هیچ‌وجه با این موارد و مصادیق جرم محاربه و افساد فی‌الارض تطبیق ندارد. عمل آن‌ها با هر عنوان مجرمانه‌ای دیگری اگر قابل تطبیق باشد - که باید در دادگاه صالح و طبق قانون باید رسیدگی بشود – به‌هیچ‌وجه با جرم محاربه و افساد فی‌الارض تطبیق پیدا نمی‌کند.
اعتراضاتی که در ماه‌های اخیر انجام شده است و موضع‌گیری‌هایی که مردم معترض انجام داده‌اند اعم از سران و غیرسران به‌هیچ‌وجه با این موارد و مصادیق جرم محاربه و افساد فی‌الارض تطبیق ندارد. عمل آن‌ها با هر عنوان مجرمانه‌ای دیگری اگر قابل تطبیق باشد - که باید در دادگاه صالح و طبق قانون باید رسیدگی بشود – به‌هیچ‌وجه با جرم محاربه و افساد فی‌الارض تطبیق پیدا نمی‌کند
اظهارنظر آیت‌الله جنتی، سید احمد خاتمی، و علم‌الهدی به چه میزان می‌تواند از نظر حقوقی مبنای انتصاب اتهام محارب و مفسد فی‌الارض به معترضان باشد؟
این حرفی که آقای جنتی گفته‌اند در واقع یک آرزوی سیاسی و یک اظهارنظر غیرمسوولانه است که فاقد هرگونه مبنای قانون است. دلیل‌اش هم این است که ما در حقوق جزا یک اصل پذیرفته‌شده‌ی جهانی داریم و آن هم «اصل قانونی‌بودن جرم و مجازات است» که طبق آن هیچ عملی جرم نیست مگر این‌که قانون آن را به‌عنوان جرم شناخته و مجازات آن را هم تعیین کرده باشد.
این اصل جهانی وارد ایران هم شده است و در ماده‌ی ۲ قانون مجازات اسلامی هم آمده است که هر فعل و ترک فعلی که در قانون برای آن مجازت تعیین شده باشد جرم است و نه فتوا و اظهارنظر این و یا آن آیت‌الله و مهم‌تر از همه اصل ۳۶ قانون اساسی را داریم که بسیار مهم است و طبق این اصل حکم به مجازات و اجرای آن تنها باید از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد، نه برپایه‌ی فتاوی فقهی و یا اظهارنظر روحانیون. فقط قانون ملاک تعیین جرم و مجازات آن است.
از تعریف حقوقی و این‌جهانی محارب و مفسد فی‌الارض که بگذریم، در بررسی عقوبت اخروی و مجازات آن‌جهانی متهمان به محاربه و افساد فی‌الارض نیز آیت‌الله جنتی و دیگر روحانیون تندروی حامی حاکمیت منشأ اثر نمی‌باشند

مصداق محاربه چیست؟

گفت‌وگو با محمد سیف‌زاده، وکیل دعاوی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر
مصداق محاربه چیست؟
رضا جمالیreza@radiozamaneh.com
دادسرای عمومی و انقلاب تهران روز پنجشنبه هفتم دی‌ماه اعلام کرده که پنج نفر از بازداشت‌شدگان روز عاشورا محارب هستند. بر اساس قوانین جمهوری اسلامی، حکم محاربه نیز اعدام است. از سویی ٣٦ نماینده‏ی اصول‏گرای مجلس نیز در طرحی خواستار کاهش زمان مهلت تجدید‏نظرخواهی اعدام محاربان از ٢٠ روز به ٥ روز شده‏اند. در این باره با محمد سیف‌زاده گفت‌وگو کرده‌ام.

آقای سیف‏زاده، دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرده که پنج نفر از بازداشت‌شدگان روز عاشورا محارب هستند. و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی، حکم محاربه نیز اعدام است. اصولا چه موارد مستدلی در حقوق قضایی ایران برای حکم محاربه مصداق پیدا می‏کند؟
پیش از هر چیز، من از پرونده‏ی مورد نظر شما هیچ اطلاعی ندارم. واضح است که اگر وکیلی داشته، وکلا باید در این مورد اظهار نظر کنند.
اما از لحاظ قانونی و حقوقی، طبق ماده‏ی ١٨٣ قانون مجازات اسلامی، اگر فرد یا افرادی برای ارعاب، ترساندن، اخافه‏ و سلب امنیت و آزادی از مردم دست به اسلحه ببرند، محارب و مفسد هستند و مجازات آن‏ها اعدام، به دار آویختن یا نفی بلد یا قطع دست و پای راست و یا چپ خواهد بود.
محاربه با اقرار شخص متهم در حالی که بالغ، عاقل مختار و قاصد بر اقرارش باشد و یا با شهادت دو شاهد عادل ثابت می‏شود.
محمد سیف‌زاده، وکیل دعاوی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر
در اطلاعیه‏ی دادسرای تهران اشاره شده که اقرار متهمان و گزارش ماموران در صدور این کیفرخواست دخیل بوده‏اند. چقدر می‏توان به درستی گزارش ماموران و صداقت اقرار متهمان در نتیجه‏گیری این احکام استناد کرد؟
گزارش مامورین نمی‏تواند بینیه‏ی شرعی و یا قانونی باشد. ممکن است اگر دلایل شرعی و قانونی مانند اقرار یا شهادت افراد عادل (مقصود از عادل کسی است که هرگز گناه کبیره مرتکب نشده باشد و هرگز بر گناه صغیره اصرار نداشته باشد) موجود باشد، کافی خواهد بود و گزارش مامورین تنها ممکن است به عنوان یک اماره محسوب شود.
اما با توجه به اصل چهارم قانون اساسی که احکام شرعی ما رجحان و برتری بر احکام عرفی و قانونی دارند، در شرع و بر مبنای اطلاق مجتهدین و مراجع تقلید، محاربه در مورد دست به اسلحه بردن برای اخافه و ترس مردم به کار برده شده است. اعم از این که اسلحه سرد یا گرم باشد و کسی کشته شود یا کسی کشته نشود.
در مصداق‏‌هایی که مراجع بزرگ آورده‏اند، این مورد را منطبق با قطاع‏الطریق و دزدهای سرگردنه و راه‏‏بندان مسلح ذکر کرده‏اند.
بنابراین من نمی‏دانم موردی که شما اشاره می‏کنید، بر طبق محتویات پرونده، با موارد قانونی و شرعی‏ای که گقتم انطباق دارد یا خیر.
پیش از روز عاشورا، بارها شاهد برخورد معترضین با ماموران امنیتی و خسارات ناشی از این برخوردها در سطح شهر بودیم. اما از نظر قانونی، می‏توان به صرف این که روز این درگیری‏ها روزی مانند عاشورا بوده است، چنین احکامی را با این سرعت و شدت صادر کرد؟
خیر به این استناد نمی‏توان چنین کاری را انجام داد. در روایات بسیار زیادی، کشتن انسان‏ها و خون‏ریزی در ماه محرم که یکی از ماه‏های حرام است، پرهیز داده شده است. اما این نمی‏تواند موجب سرعت در محاکمه و یا خدای ناکرده نادیده گرفتن حقایق بشود.
چه آن که به قول بسیاری از حقوق‏دانان بزرگ، اگر خدای ناکرده در چنین سرعت‏هایی حقی تضییع بشود، جبران‏ناپذیر خواهد بود. بهتر آن است که حقی احیا نشود تا خدای ناکرده حقی تضییع شود.
در پیوند با پرسش پیشین، ٣٦ نماینده‏ی اصول‏گرای مجلس نیز در طرحی خواستار کاهش زمان مهلت تجدید‏نظرخواهی اعدام محاربان از ٢٠ روز به ٥ روز شده‏اند.
این طرح تا چه حد محلی از اعراب قانونی دارد؟ و آیا اصولا قوه‏ی قضاییه می‏تواند برخی از قوانین قضایی و حقوقی خود را با طرح نمایندگان مجلس تغییر بدهد؟ و اگر آری؛ در این میان استقلال قوه‏ی قضاییه چه می‏شود؟
اول این که حسب مورد و شعبه به شعبه، بسته به میزان و نوع پرونده متفاوت است. اما آن‏چه به عنوان تبصره‏ی ذیل ماده‏ی ٢٣٦ قانون آیین دادرسی کیفری برای الحاق به این ماده ارائه شده است و بر این است که مهلت تجدیدنظر خواهی را از ٢٠ روز به ٥ روز کاهش بدهند، به نظر من، به مصلحت سیستم دادرسی نخواهد بود.
از اول انقلاب مواعد دادرسی زیادی داشته‏ایم، اما الان به قدر متیقنی رسیده‏ایم و مدت‏ها است که دیگر آن مهلت‏های متفاوت را الغا کرده‏اند و مهلت همه ٢٠ روز و خارج از کشور دو ماه می‏باشد. از سوی دیگر در مورادی، به خصوص در جرایم سیاسی و مطبوعاتی وکلا فرصت نداشته‏اند در آن مدت حتی ٢٠ روز ملاقاتی با موکل خود داشته باشند و مشورتی بدهند.
بنابراین کاهش آن به پنج روز به مصلحت سیستم دادرسی نیست و من امیدوارم که این طرح تصویب نشود.
اما نمایندگان مجلس می‏توانند در عموم مسایل کشور اظهارنظر کنند یا نقطه‏نظرات خود را به صورت قانون دربیاورند. مشروط بر آن که با قانون اساسی و شرع مغایرتی نداشته باشد که مرجع تشخیص نیز شورای نگهبان است.
به نظر شما، این طرح با اصل قانون اساسی مغایرت دارد؟
به نظر من این طرح با اصل قانون اساسی مغایرت دارد. با توجه به این که طبق اصل ١٩ قانون اساسی «مردم دارای حقوق مساوی هستند» و طبق اصل ٢٠ قانون اساسی «همه به طور مساوی در پناه قانون هستند»، بنابراین اگر چنین اتفاقی بیفتد که بخواهند مهلت تجدیدنظر خواهی بخشی از متهمان سیاسی و مطبوعاتی را ‏ کاهش بدهند، تبعیضی آشکار است و مغایر با اصول ١٩ و ٢٠ قانون اساسی است.

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

فرجامخواهی دخترمسیحی مصری برای پدرش از اوباما !

به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از كریستین پست ، ماه گذشته ( آذر ماه ) یك دختر ۱۵ ساله مصری به نام "دینا الگوهری" كه پدرش یك نوكیش مسیحی مصری به نام "ماهر الگوهری" میباشد ، نامه ای به رئیس جمهور آمریكا نوشته و از او درخواست نموده برای نجات جان پدرش میانجیگری كند .او میگوید كه پدرش ممكن است بخاطر اینكه از اسلام به مسیحیت گرویده است و حاضر نیست دست ار ایمانش بردارد ، به اعدام یا زندان طویل المدت محكوم شود .
دینا كه خود نیز مسیحی شده است به همراه پدرش در حال فرار و مخفی شدن از نقطه ای به نقطه دیگر میباشد تا دست تندروهائی كه میخواهند فتوای قتل پدرش را اجرا كنند به آنها نرسد . پدر او دومین كسی در تاریخ مصر میباشد كه به دادگاه آن كشور رسما تقاضای تغییر دینش را داده است و از دادگاه خواسته تغییر دین او را به رسمیت بشناسد و ثبت كند .
در نامه دستنویس او كه به زبان عربی نوشته شده است و در پایگاه شبكه جهانی كوپتیك (مسیحیان مصر) منتشر شد چنین آمده كه :
" آقای رئیس جمهوراوباما در مصر ما در اقلیت هستیم . ما به شدت تهدید شده ایم . شما میگوئید كه اقلیت مسلمان در آمریكا به خوبی تحت حمایت هستند .ولی چرا اقلیت ما در اینجا مانند آن اقلیت در آمریكا مورد رسیدگی و حمایت قرار نمیگیرند ؟ ما اینجا در خانه خودمان به واقع زندان هستیم چون مفتی های مسلمان فتوای قتل پدر مرا صادر كرده اند و دولت هم نه تنها از ما حمایت نمیكند بلكه یك زندان جدید را برایمان آماده كرده است . بله آقای رئیس جمهور ما در وطن خودمان در زندان هستیم ". ( بر اساس ترجمه از متن عربی به انگلیسی توسط آژانس خبری آسوریها ای ان آ ).
این دختر مسیحی مصری در نامه خود از رئیس جمهور دمكرات آمریكا كه بسیار بر مسئله حفظ حقوق اقلیتها در ایالات متحده تاكید دارد خواسته است كه به نمایندگی از طرف آنها با حكومت مصر مذاكره و مسئله را حل و فصل نماید .
در یك مصاحبه مطبوعاتی كه اوایل سال ۲۰۰۹ "ماهر الگوهری" با روزنامه لوس آنجلس تایمز انجام داد گفته بود او و دخترش به شكل فراری زندگی میكنند و هر چند ماه یكبار مجبور به تغییر مكان هستند تا محل زندگیشان شنایسائی نشود . به عنوان یكی از معروفترین نوكیشان مسیحی مصری الگوهری نمیتواند با آزادی در خیابانها رفت و آمد كند چون میترسد مورد شناسائی مسلمانان تندرو قرار گیرد . دوستانش به او برای تهیه مایحتاجش از جمله غذا كمك میكنند .
الگوهری در مرداد ماه گذشته به تایمز گفته بود : ترس اصلی من از حكومت نیست . این تندروهای اسلامی هستند كه باعث نگرانیند ." بعضی از آنها فكر میكنند اگر مرا بكشند به بهشت خواهند رفت." وقتی كه من به دادگاه میرفتم بوسیله نیروی پلیس كه مرا احاطه كرده بودند مراقبت میشدم .
ماهر الگوهری مرد ۵۷ ساله مصری ، عیسی مسیح را ۳۵ سال پیش از این به عنوان نجات دهنده خود پذیرفته است .این فرزند یك خانواده مسلمان چند ی قبل از دادگاهی در مصر خواست كه بطور قانونی و رسمی دین او را از اسلام به مسیحیت تغییر دهند و مشكلات برای او از همان زمان بسیار حاد شد .
به دنبال چند فتوا علیه او توسط آخوندهای سنی مصر و فشارهای اسلامیون افراطی دادگاه از درخواست او را رد نمود. در شناسنامه مصریان دین آنها ذكر میشود و برای هرتغییری در شناسنامه نیاز به حكم دادگاه وجود دارد . در تابستان سال جاری قاضی مامور رسیدگی به این پرونده ، با آنكه الگوهری توانسته بود گواهی غسل تعمید خود و نامه تائید عضویتش در یك كلیسای ارتودكس معتبر مصری را ارائه نماید ، ولی درخواست او را رد كرد و بدین ترتیب در واقع مجوز لازم برای ادامه تهدیدات تندروها علیه الگوهری و دخترش را صادر نمود .

هفته پر دردسربرای ولایت و حامیان آن !

هفته ای كه عنقریب به آخرش میرسیم هفته پر سر و صدائی بود كه میتواند در آینده جزو هفته های سرنوشت ساز به تاریخ كشورمان راه یابد . نگاهی به وقایع این هفته خالی از لطف نیست و میتواند مروری باشد برای ثبت بهتر در حافظه همگان .
جنگ حیدری - نعمتی
روز اول هفته با حمله حیدر حیدر اوباش لباس شخصی به حسینیه جماران محل مقدس خوانده شده سخنرانیهای دوران ۱۰ ساله بنیانگذار جمهوری اسلامی شروع شد . لباس شخصی ها همان افرادی هستند كه مثل الاغ بی صاحب هیچكس حاضر نیست مسئولیتشان را بپذیرد تا مبادا خرج كاه یونجه شان بر گردنش بیفتد . این حركت گوئی همه پرده های ۳۰ ساله را درید و نشان داد كه ظاهرا همه حتی تندروها به این نتیجه رسیده اند كه هیچ چیز مقدسی در نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد و میخانه و مسجد همه به یك چوب رانده میشوند .
حمله به حسینیه جماران و ضرب و شتم شركت كنندگان در سخنرانی كسی كه ۸ سال صاحب بالاترین مقام اداری جمهوری اسلامی بود نشان میداد كه بیت رهبری به واقع تبدیل به همان دربار شاهنشاهی شده و برای بقای خود میخواهد جنگ حیدری – نعمتی راه بیندازد .
درو كردن طوفان
اما اتفاقات روز دوم هفته به نظر میرسید كه فقط سی یا چهل سالی یكبار در این كشور پیش می آید تا بسیاری از چیزها را زیر و رو كند . آنچه در روز یكشنبه ۶ دیماه ۱۳۸۸ ( روز عاشورا ) در تهران و ۱۱ شهر كشور از جمله اصفهان ، تبریز ، مشهد ، قم ، بابل ، نجف آباد ، اراك ، رشت ، شیراز و ....... رخ داد چیزی نبود جز نمایش شكست عملی برای تئوری ولایت فقیه و جمهوری مذهبی .
صرف نظر از همه چیز ، اینكه مردم سراسرایران ابتدا بر صفحه مانیتور كامپیوترهای خانگی خود و كمی دیرتر در تلویزیونهای ماهواره ای چهره خونین كتك خورده و وحشت زده ماموران انتظامی و امنیتی حكومت اسلامی را دیدند كه پس از ارتكاب وحشی گریهای متعددشان توسط مردم خشمگین از مركبهای خود به زیر كشیده میشدند ، یا قرارگاهشان در روز روشن در مركزی ترین نقطه مركز كشور یعنی میدان ولی عصر تهران كه حكومت باید برای كنترل كشور در آن دارای بیشترین شعاع قدرت باشد اشغال و به آتش كشیده میشود ، آبی بود كه ریخت و دیگر قابل برگشت به جوی جمهوری اسلامی نیست .
خواب خرگوشی
روز سوم هفته هر دو طرف از ضربه عاشورا گیج بودند . بچه های ایرانی در نشئه دریافتن قدرت مشتشان كه تازه داشتند آن را میشناختند به سر میبردند و نیروهای انتظامی و اطلاعاتی حكومت اسلامی هم مانده بودند حیران از قدرت آن مشت . آنها با خود فكر میكردند كه باید چه كنند و چه جوابی بدهند به آن ضربتی كه در پاسخ ضربتشان نوش جان كرده بودند . عقلا نیز به فكر بودند تا راهی برای خروج از این زنجیره خشونت بیابند كه تازه اولش بود و میتوانست اگر زیر دندان ملت مزه دهد تا ثریا ادامه پیدا كند . متاسفانه خشونت انقلابی چون راه كوتاهتری برای حصول نتیجه به نظر میرسد ، در مقایسه با مبارزه بی خشونت كه ممكن است زمان بیشتری ببرد از جذابیت بیشتری برخوردار است و اگر زیر دندان مزه كند آنوقت خدا فقط باید به دادمان برسد.
رورنامه كیهان هم مانند همیشه برای تلطیف فضای كشور با نوشتن مطالب بامزه كمی فرا واقعی ، صحنه حضور عده ای خارجی را در یك خیابان فرعی خلوت بازسازی كرد كه با كمك عوامل داخلی خود یك تابلوی راهنما را كه دست برقضا روی آن نوشته بود" بن بست خامنه ای " از جا كنده بودند وزیر پا لگد كوب میكردند و نوشت كه برای طبیعی جلوه دادن فیلمبردار حرفه ای عمدا دوربین را میلرزانده است .فرمانده پلیس تهران هم تاكید كرد یكشنبه خبر مهمی نبوده وبا چند تصادفی و یك فرد كه در اثر ازدهام جمعیت از پل سقوط كرده همه چیز در روز عاشورا خوب و خوش تمام شده است .
آخر آن روز مزین شد به گزارش مختصری از زندگی خصوصی مفصل ولی فقیه مستضعف نما كه معلوم شد آنقدرها كه بعضی از جمله خودش ادعا میكردند مستضعف هم نیست .این گزارش كه راست و دروغش گردن نشردهندگان آن است از آن دست گزارشهائی بود كه در هر صورت سر زبانها افتاد و چون شواهد با قرائن جور در می آمد عده زیادی آن را باور كردند .
دروغ بزرگ
روز چهارم یعنی سه شنبه هشتم ، مردان رژیم از خواب حاصل ضربه پریدند اما هنور به وضوح حالشان سر جا نیامده بود و تلو تلو میخوردند . در حالیكه كیهان شریعتمدار و رسالت و سایر روزنامه های دولتی روز قبل نوشته بودند در كشور روز عاشورا هیچ اتفاق غیر طبیعی نیفتاده است و مردم به سلامتی مانند ۱۰۰۰ سال گذشته فقط عزادار امام حسین بوده اند وبس ، ناگهان به زعامت صدا و سیمای جمهوری اسلامی همه با هم قرآن را در مقابل ملت سر نیزه كردند و گفتند نه روز عاشورا خیلی خبرها بوده و مخالفان اسلام قرآنها را در خیابانها آتش زده اند .
فرمانده كل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی كه به وضوح عصبانی بود و معلوم بود تعادل فكری ندارد ، جلوی دوربین ومیكروفن خبرنگاران پس از ادای توضیحاتی عجیب و غریب و اعلام اینكه عده ای ناشناس لباس و كلاه و باتوم و ماشین پلیس را سرقت كردند و با آنها به مردم عزادار عاشورا حمله كردند ، همه را تهدید كرد و گفت كه تمام تهاجمها و كشتارها و زندانها و شكنجه ها كه تا كنون توسط نیروی تحت امر او در ۶ ماه گذشته صورت گرفته شوخی كوچكی بیشتر نبوده و از این پس با قاطعیت عمل میكند .
همه مسئولان نظام در پایان روز خیالشان راحت بود كه فردا به دعوت آنها میلونها نفر برای حمایت از رهبر و دولتش در سراسر كشور كفن پوش به خیابانها خواهند آمد . تولید كنندگان و فروشندگان ساندیس و كیك و ساندویچ و سایر تنقلات و نوشیدنیهای مورد علاقه ارزشیها نیز شكمشان را برای یك كاسبی خوب صابون میزدند .
پایان ماه عسل یا قدرت نمایی حكومت
روز پنجم هفته یعنی چهارشنبه كه تمام شد خیلی ها دلخور بودند . اول از همه فیلمبرداران صدا و سیما كه تحت فشار باید جوری فیلم میگرفتند كه چند ده هزار نفر را چندین میلیون نفر نشان دهند . بعد از آن ماموران حكومتی كه تمام تلاششان را باید بكار میبردند تا لشكر شكست خورده شان را به زور كیك و ساندیس و پاداش اداری و سیب زمینی و اتوبوس و متروی مجانی دوباره جمع و جور كنند و بالاخره فروشندگان تنقلات كه با همه ریخت و پاشها نتوانستند در سراسر كشور بیش از صد هزار عدد از محصولاتشان را به دولت و ستاد های نماز جمعه بفروشند .
آخرش هم كسی نتوانست درست سر در بیاورد جمعیت میلیونی اعلام شده از صدا و سیما درست بود یا ادعای حداكثر بیست هزار نفری مخالفان . اما چیزی كه در مورد تهران به چشم دیده میشد پر شدن میدان انقلاب و اوایل خیابانهای آزادی و انقلاب بود كه دست بالا میتوانست گنجایش یك جمعیت ۵۰ هزار نفری را داشته باشد و انصافا با جمعیت روز یكشنبه كه از امام حسین تا انقلاب و از انقلاب تا آزادی و درمیدان ولی عصر و خیابانهای كریمخان و ولی عصر تا سر طالقانی با حضور پرتعداد به مقابله با ماموران امنیتی برخاسته بودند و شعار مرگ بر خامنه ای سر میدادند ، اصلا قابل مقایسه نبودند . از شهرستانها هم بجز صدا و سیما كه این روزها هرچه بگوید اگر راست هم باشد كسی در ایران باور نمیكند ، هیچ خبر تجمع كلانی شنیده نشد و حداكثر مساجد جامع و حسینیه های اعظم آنها با دانش آموزان دبیرستانی و سربازهای پادگانها پر شده بود كه ماموران انتظامی با ترس فراوان به شدت از آنها محافظت میكردند .
جسد خواهرزاده میر حسین موسوی هم با عجله دفن شد و اعلام كردند او توسط خود معترضان ترور شده است تا مظلوم نمائی كنند . خبرگزاری فارس نیوز هم كه توسط مردم به نام جدید " فالس نیوز " به معنی اخبار جعلی مفتخر شده است نوشت این ترور توسط خود شخص موسوی طراحی شده بود و اصلا توضیح نداد چنین شخصی چطور توسط خمینی به مدت ۸ سال به عنوان بالاترین مقام اداری جمهوری اسلامی مورد تائید و پشتیبانی قاطع بود .
دو نكته در مورد حركات چهارشنبه رژیم قابل توجه بود . اینكه آیا آنها با خود فكر نمیكنند اگر این روشها قرار بود در ساكت كردن مردم موثر باشد حتما در هند هیچ انقلابی روی نمیداد ، الجزایر همچنان مستعمره فرانسه بود و آپارتاید هنوز بر آفریقای جنوبی حكومت میكرد . دیگر اینكه بر فرض بشود چند سالی با این روشها بیشتر بر سر كار ماند . چه ارزشی دارد این حكومت لرزان كه اكنون شش ماه است بساطش هر روز همین است .
اوایل شب چهارشنبه كه صدای خامنه ای و احمدی نژاد پس از ۳ روز غیبت صغری بالاخره شنیده شد مشخص شد سریال هنوز ادامه دارد و مردم باید منتظر قسمتهای بعدی باشند . یكی از وبلاگنویسان هم آخر شب به نكات جالبی اشاره كرد . او در وبلاگش نوشت : " حكومت امروز در ایران نشان داد كه اگر دركشور ما قرآن به واقع به آتش كشیده شود حتی قادر نیست میدان آزادی تهران را هم برای نشان دادن غیرت به جوش آمده مسلمانان از جمعیت پر كند ." آن وبلاگنویس سوال میكند : " آیا مردم ارادت خود به مقدسات و قرآن را از دست داده اند یا دیگر دروغهای حكومت و پرو پاگاندای آن را قبول ندارند ؟ "
و بالاخره رنگ قرمز كه در روز چهارشنبه به عنوان نماد تظاهرات دولتی برگزیده شده بود بسیار مشكوك میزد . تا آنجا كه حافظه یاری میكند رنگ قرمز در محرم همیشه نشانه شمر و یزیدیان بود ه است و بعید به نظر میرسد مسئولان این مسئله را فراموش كرده باشند .پس چرا رنگ یزیدیان یكدفعه شد نماد طرفداران رهبر، فقط خدا عالم است . انتخاب رنگ قرمز برای اردوی خامنه ای رهبر و اظهارات عجولانه فرمانده نیروی انتظامی كه پس از عاشورای ۸۸ عین اظهارات ارتشبد ازهاری پس از عاشورای ۵۷ بود ، از نكات قابل توجه این هفته محسوب میشدند كه كمتر مورد عنایت مفسرین قرار گرفتند.
به امید یك آخر هفته بسیار خوب برای همه هموطنان عزیزمان ، حال كه به نظر میرسد ماه عسل ملت ایران با آخوندهای شیعه خاتمه یافته و طشت اسلام نمائی رهبران جمهوری اسلامی از پشت بام در این هفته پائین افتاد ه ، باید منتظر هفته های آینده بمانیم تا ببینیم وقایع این هفته چه تاثیری بر آنها خواهد گذاشت .

Happy New Year

sale noe miladi be hame masihiane jahan mobarak bad,omidvaram sale 2010 sale salamati va shadkami bara hame mardom bashe,va in sale sar aghaz solhe jahani bashad va betavanim shahede solh jahani va doniaei bedone jang va khonrizi bashim,omidvaram sale jadid aghaze soghot va sarnegonoie hokomathaie diktator mananad hokomate diktatorie jomhorie eslami dar keshvare azizemon Iran bashim.mofagh va sarafraz bashid,Reza